راهبرد مقابله با جريان نفوذ از منظر قرآن

اين مقاله با هدف شناسايي راهبرد قرآن در مقابله با جريان نفوذ تدوين شده است كه با استفاده از روش مطالعه استقرائي و تحليل محتواي استدلالي در قرآن نتايج زير بدست آمده است؛ نفوذ جريان دو طرفه اي است كه به تناسب اهدافش مثبت و منفي است از نظر قرآن، نفوذ منفي جرياني عليه حق به رهبري ابليس استكباري است. نفوذي ها همان راه و روشي را در پيش مي گيرند كه ابليس مستكبر در پيش گرفت و بر آن است تا انسان را از مسير حق و عدالت بيرون برد و غفلت از ياد خدا، تمايل به سبك زندگي غير اسلامي و دنيا گرايي و بي بصيرتي عناصر مقوم نفوذپذيري منفي هستند. شيطان، به عنوان ابتدايي ترين شكل نفوذ، كه در جنت آدم اتفاق افتاد، شروع اين حركت را كليد زد. آنجا كه شيطان با هدف تغيير رويكرد فرمانبرداري آدم، موضوع خُلد جاويد و مَلَك شدن آدم و همسرش را با شيوه وسوسه و با هدف ايجاد شبهه در وهله اول و هدف هبوط آدم از موقعيتش نزد خداي متعال در مرحله ي دوم، صورت داد و از آن پس، شيوه ديگري را در پيش گرفت كه قرآن كريم از آن به عنوان خطوات شيطان نام مي برد، كه ويژگي بارز اين شيوه نفوذ، تدريجي بودن آن است. حصار فرهنگي راهبردي است كه قرآن براي مقابله با خطوات شيطاني تبيين كرده است. خاستگاه اين راهبرد عقلاني است كه در آن ميان عقل و قلب هماهنگي برقرار است كه با ارسال پيامبران و اوصياي الهي آن را عينيت داده است. بندگان خدا با تقويت خداباوري، داشتن علم نافع، بصيرت ديني، پذيرش هدايت و الگوهاي الهي، باور به رسالت و خط امام، استقامت بر گفتمان ديني و داشتن سبك زندگي برخاسته از آموزه هاي قرآن خواهد توانست از آماج تيرهاي نفوذ شياطين جني و انسي مصون بماند.