عنوان مقاله :
اثر تمرين هوازي و مقاومتي بر سطوح ويسفاتين پلاسماي زنان داراي اضافه وزن
عنوان به زبان ديگر :
Effects of aerobic and resistance training on plasma visfatin levels in overweight women
پديد آورندگان :
ثاقب جو، مرضيه دانشگاه بيرجند - دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي , دستي گردي، سميه دانشگاه بيرجند - دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي , افضل پور، محمداسماعيل دانشگاه بيرجند - دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي , هدايتي، مهدي دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي- درماني شهيد بهشتي - پژوهشكده علوم غدد درون ريز و متابوليسم - مركز تحقيقات پيشگيري و درمان چاقي
كليدواژه :
تمرين مقاومتي , ورزش , انسولين , زنان , چاقي
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: شواهد جديد نشان مي دهند كه ويسفاتين (مترشحه از بافت چربي) با چاقي ارتباط دارد، اما نقش آن در پاسخ به تمرين ورزشي در انسان شناخته نشده است. هدف مطالعه حاضر بررسي اثر تمرينات هوازي و مقاومتي بر سطوح پلاسمايي ويسفاتين زنان داراي اضافه وزن بود.
مواد و روش ها: 38 زن داوطلب داراي اضافه وزن (ميانگين سن 5.70±38.48 سال، نمايه توده بدني 3.65±28.82 كيلوگرم بر متر مربع، درصد چربي 3.39±36.34 درصد و نسبت دور كمر به دور لگن 0.04±0.85) به طور تصادفي در 3 گروه قرار گرفتند. 14 آزمودني در گروه تمرين هوازي (50 دقيقه در روز، 85-80 درصد ضربان قلب ذخيره، 4 روز در هفته)، 14 آزمودني در گروه تمرين مقاومتي (50 دقيقه در روز، 70-60 درصد يك تكرار بيشينه، 4 روز در هفته) و 10 آزمودني نيز به عنوان گروه كنترل مورد استفاده قرار گرفتند. نمونه هاي خون آزمودني ها در حالت ناشتا جمع آوري و به منظور بررسي تغييرات سطوح پلاسمايي ويسفاتين، انسولين و گلوكز در قبل و پس از 2 ماه تمرين مورد استفاده قرار گرفت.
يافته ها: نتايج نشان داد كه سطوح پلاسمايي ويسفاتين و انسولين در گروه تمرين مقاومتي در مقايسه با دو گروه ديگر به طور معني داري كاهش يافت (p<0.05). هم چنين نمايه توده بدني، نسبت دور كمر به دور لگن و درصد چربي نيز در گروه هاي تجربي به طور معني داري كاهش يافت (p<0.001).
نتيجه گيري: كاهش پلاسمايي ويسفاتين كه در اثر تمرين مقاومتي ايجاد مي شود، احتمالا ناشي از كاهش وزن و تغييرات ايجاد شده در تركيب بدن زنان داراي اضافه وزن مي باشد.
چكيده لاتين :
Introduction: Visfatin, a novel adipokine, was revealed to be associated with obesity, but its role in response to exercise training in human is not known. The purpose of this study was to assess the effects of aerobic and resistance training on plasma visfatin in overweight women.
Materials and Methods: Thirty-eight overweight volunteer women (age 34.84±5.70 y, body mass index 28.82±3.65 kg/m2, body fat percent 36.34±3.39 % and waist-hip ratio 0.85±0.04 (means ± SD)) were randomly divided into 3 groups. 14 subjects participated in an aerobic exercise training (50 min/day, 80-85% heart rate-reserve, 4 days/week), 14 subjects participated in a resistance exercise training (50 min/day,
60-70% 1-RM, 4 days/week), and 10 overweight women were served as control. Fasting blood samples were collected to assess changes in plasma visfatin, insulin and glucose levels before and after 2 months of the training program.
Results: Findings indicated a lower and significant (P<0.05) post-training change in circulating levels of visfatin and insulin in the resistance training group as compared with the other groups. Body mass index, waist-hip ratio, and %body fat were significantly decreased (P<0.001) in experimental groups as compared with control group.
Conclusion: The resistance exercise training-induced reduction of plasma visfatin is most likely the result of weight loss and body composition changes in overweight women.