بنياد حماسه عرفاني و مصداق‌ هاي آن در مثنوي

The base of gnostic epic and its evidances in masnavy

اساس هر نوع حماسه‌اي بر ستيز ناسازها استوار است و در ادبيات ايران، انواع حماسه را در نگاهي كلي، بسته به اين كه پيكار دو ناساز، بيروني باشد يا دروني مي‌ توان به دو نوع حماسه بيروني و دروني تقسيم كرد. مثنوي مولوي، حاوي قصه‌ هاي پياپي و متنوع است اما هر يك از اين حكايت ها با وجود تنوع ظاهري، انديشه واحدي را دنبال مي كند و عموما گزارشگر احوال روح پرشهامتي است كه در بازگشت به ملكوت، راه‌ هاي پر خون و خطري را بايد از سر بگذارند. از اين ديدگاه، مثنوي مولوي، حماسه‌ اي روحاني شمرده مي شود كه هسته آن، گذر دشوار روح از هفت خوان سلوك و بازگشت به موطن اصلي خويش است. واكاوي هاي انجام شده در شش دفتر مثنوي نشان مي دهد كه به دليل سرشت حماسي عرفان مولوي، برخي از عناصر و زمينه هاي اصلي حماسه، در سراسر اين كتاب حضوري پررنگ دارد. اين كه حماسه عرفاني در مثنوي بر چه بنيادي استوار است و چه عناصر و زمينه هايي از حماسه در اين كتاب استعمال گرديده و دلايل حضور اين عناصر در مثنوي چيست ، از جمله پرسش هايي است كه در اين مقاله، به روش تحليلي بدان ها پاسخ داده خواهد شد.

Epic is a war between two contradiction issues. In the thousand old year literature of Iran epic is divided into two types: Internal and External. Molana’s masnavi includes: successive and various stories which each of them have mystical concepts. Although each of these stories has apparent diversity, has unit. Thought and veports the mental statuses that must pass difficult ways in returning to kingdom of heaven. Accordingly, masnavi, inspite of It`s appearance that in located in educational literature field, in regard to symbolic and allegorical meaning is a mystical epic, and it’s core, is returning (coming back) of the spirit to the main home. That, which are the specifications of the mystical epic. and it's worth looking at this great work from the point of viewof Pahlavi literature. According to masnavi? And. Which elements and fields of molana’s epic poem have been used, is a subject that we will address in this study in analyctical method.