بررسي تأثير هوش معنوي و هيجاني مديران بر عملكرد مالي شركت ها

The Effect of Spiritual and Emotional Intelligence of Managers on Corporate Financial Performance

مقدمه: از آن جا كه رابطه بين مهارت­ هاي هوشي با مهارت­ هاي كمي در حوزه حسابداري شناخته‌ شده نيست هدف اين پژوهش تبيين آثار هوش معنوي و هيجاني مديران شركت ­هاي توليدي بر عملكرد مالي شركت‌ ها است. روش پژوهش: اين پژوهش از نوع استنباطي و جامعه آماري آن را مديران شركت­ هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1393 تشكيل مي‌ دهد. نمونه پژوهش شامل 215 مشاهده منتخب از اين جامعه است. ابزار مورد استفاده پژوهش پرسش‌ نامه استاندارد هوش معنوي كينگ و هوش هيجاني بار-آن است. داده­ هاي كمي پژوهش با استفاده از معادلات ساختاري و آزمون والد مورد تحليل قرار گرفت. يافته‌ ها: يافته­ هاي پژوهش با توجه به مقدار معناداري به دست آمده براي متغيرهاي هوش معنوي و هوش هيجاني (بيشتر از 5%) نشان مي ­دهد كه رابطه معناداري بين اين دو مهارت مديران و عملكرد مالي شركت‌ ها وجود ندارد. نتيجه‌ گيري: بر خلاف پژوهش‌ هاي پيشين، در اين پژوهش تأثير مثبت هوش هيجاني و معنوي بر عملكرد شغلي افراد تأييد نشده است. موضوعي كه بايد مدنظر قرار گيرد اين است كه عملكرد مفهومي چند بُعدي است و نتايج اين پژوهش اثر با اهميت مهارت­ هاي هوشي را انكار نمي­ كند بلكه با توجه به اين موضوع كه اين مهارت­ ها قابل‌آموزش هستند توصيه مي­ شود كه آموزش آن در سطح مديران بيشتر مورد توجه قرار گيرد.

Introduction: The aim of the study is to determine the effects of spiritual and emotional intelligences of management of producing companies on them financial performance. Relationship of intelligence skills and financial, technical skills in the field of accounting is not known. Method: This research is inferential and its statistical society is considered to be the top management of the companies listed on the Tehran Stock Exchange in 2014. The research sample includes 215 selected from the sample society. Data related to these two psychometric items were collected through a standard questionnaire of King and Bar-on. Obtained data were analyzed through modelling of structural equations. Results: Findings of the study show that there is not a meaningful relationship between the two skills of managers and their financial performance with regard to the significant amount obtained for the spiritual intelligence and emotional intelligence variables (more than 5%). Conclusion: Unlike previous studies, in this research, the positive effect of emotional and spiritual intelligence on the job performance of individuals has not been confirmed. The topic to be considered is that multi-dimensional conceptual performance and the results of this study do not deny the importance of intelligence skills, but it is recommended that their training be taught at the level of top executives, more attention should be paid.