شماره ركورد :
1006149
عنوان مقاله :
«منطقِ ‌جانشيني» در رويكرد ژاك دريدا و ژاك رانسير به مبادي فلسفه‌ي سياسي: «نوشتار و سياست»
پديد آورندگان :
تاجيك، محمدرضا دانشگاه شهيد بهشتي - گروه علوم سياسي و روابط بين الملل , ايراني فرد، محمود دانشگاه شهيد بهشتي
تعداد صفحه :
28
از صفحه :
34
تا صفحه :
61
كليدواژه :
افلاتون , ارستو , دريدا , رانسير , روسو , جانشيني , نوشتار , سياست
چكيده فارسي :
افلاتون در همپرسه‌ي فايدروس با تأكيد بر گفتارِ لوگوس‌محور، نوشتار را درحاشيه قرارداده و آن را چونان جانشيني خطرناك براي گفتارِ زنده‌ كه حامل معنا و حقيقت است، معرفي مي‌كند. ژاك‌ دريدا با اشاره به «منطق جانشيني»، فرودستيِ نوشتار در سنت افلاتوني را توجيه‌ناپذير دانسته و بواسطه‌ي منطقِ ديفرانس، معنا را امري به تعويق‌افتاده و همواره‌ متفاوت مي‌داند. منطقِ جانشيني كه از ادبيات ژان ژاك روسو وام گرفته شده، در انديشه‌ي ژاك رانسير نيز هويدا شده‌است. «سياست»، برخلاف بداهت طبيعي و ضرورتي كه در فلسفه‌ي سياسي باستان داشت، براي رانسير موضوعي است «ممكن» و مترادف دموكراسي كه بواسطه‌ي آشكارگيِ دموس (demos) قابليت وجود مي‌يابد. در اين بازنگري، تحقق سياست/ دموكراسي منوط به گذر از پليس (police )به مثابه دغدغه‌ي فلسفه‌ي سياسي كهن است. در جستار حاضر اين سؤال مطرح است كه «كاربستِ منطق جانشيني در كار دريدا و رانسير به چه نحو بوده و كدام نكات، مشترك يا متفاوت هستند؟». بعنوان نتيجه‌ي بحث مي‌توان بيان‌نمود «جانشيني براي هر دو متفكر، بازنگرش در ابعادي مهم از فلسفه‌ي سياسي را ممكن مي‌سازد. درعين‌حال، درحالي­ كه نزد دريدا، ابتدا تشريح‌كننده‌ي فرودستيِ نوشتار است و سپس بواسطه‌ي عملكرد ديفرانس و بازي، بي‌معنا مي‌نمايد، نزد رانسير، به­ مثابه فضايي تهي، منش خلاقه داشته و شرطي تاريخي براي ساختِ سياست/ دموكراسي است.»
سال انتشار :
1393
عنوان نشريه :
رهيافتهاي سياسي و بين المللي
فايل PDF :
7444109
عنوان نشريه :
رهيافتهاي سياسي و بين المللي
لينک به اين مدرک :
بازگشت