بررسي وضعيت سلامت روان و سردردهاي ميگرني در ميان كاركنان با توجه به مدل عدم توازن تلاش - پاداش

Investigation of psychological health and migraine headaches among personnel according to effort-reward imbalance model

زمينه و هدف: رابطه سلامت جسمي _ رواني و سردرد هاي ميگرني با استرس و بخصوص استرس شغلي امري شناخته شده است. عوامل زيادي مي توانند استرس شغلي در محيط كار را ايجاد كنند. عاملي كه امروزه بدان توجه زيادي شده است، نابرابري (عدم توازن) تلاش كاركنان در مقابل پاداشي است كه دريافت مي كنند. هدف مقاله حاضر اين است كه اعتبار مدل عدم توازن تلاش- پاداش بررسي شود و رابطه اين مدل با سردردهاي ميگرني و سلامت روان در دو گروه متوازن و نامتوازن نشان داده شود. روش بررسي: شركت كنندگان در پژوهش، 180نفر از كاركنان شركت پخش فرآورده هاي نفتي اصفهان بودند و ابزارهاي پژوهش شامل پرسشنامه سلامت عمومي( GHQ ) گلدبرگ و هيلير، مقياس درجه بندي سازگاري اجتماعي( SRRS ) هولمز و راهه و پرسشنامه ميگرن اهواز ( AMQ ) نجاريان و مقياس عدم توازن تلاش- پاداش ون وگشل و همكاران بود. يافته ها: نتايج تحليل عاملي اكتشافي و تائيدي براي بررسي اعتبار سازه مدل عدم توازن تلاش- پاداش نشان داد كه در هر دو نوع تحليل، مدل دو عاملي مورد تائيد قرار گرفت. همچنين نتايج نشان داد كه گروه متوازن از هر دو جهت سلامت رواني ((p<0/01) ) و ميگرن (p<0/05 ) نسبت به گروه نامتوازن در وضعيت بهتري هستند. نتيجه گيري: نتايج پژوهش نشان دهنده اهميت تاثير عدالت در ارائه پاداش متناسب با فعاليت هاي كاركنان بر سلامت آنهاست. توجه به اين يافته ها در بهبود سلامت كاركنان صنعتي ايران اعم از رواني و جسماني مي تواند موثر باشد.

Background and aim: The relationship between physical-mental health and Migraine headaches and stress, especially job stress, is known. Many factors can construct job stress in work settings. The factor that has gained much attention recently is inequality (imbalance) of employees’ effort versus the reward they gain. The aim of the current attempt was to investigate the validity of effortreward imbalance model and indicate the relation of this model with migraine headaches and psychological well-being among subjects in balance and imbalance groups. Methods: Participants were 180 personnel of Oil distribution company located in Isfahan city, and instruments used were General health questionnaire (Goldberg & Hilier), Social Re-adjustment Rating Scale (Holmes & Rahe), Ahvaz Migraine Questionnaire (Najariyan) and Effort-reward imbalance scale (Van Vegchel & et al). Results: The result of exploratory and confirmatory factor analysis for investigating the Construct validity of the effort-reward imbalance model showed that in both analyses, the two factor model was confirmed. Moreover, findings indicate that balance group was in better psychological (p<0/01) and physical (migraine) (p<0/05) status comparing to the imbalance group. These findings indicate the significance of justice to present appropriate reward relative to personnel performance on their health. Conclusion: Implication of these findings can improve Iranian industrial personnel health from both physical and psychological aspects.