عنوان مقاله :
بررسي و ارزيابي ريسك فاكتورهاي مربوط به فعاليت دستها در يك صنعت خودرو سازي در سال 1390
عنوان به زبان ديگر :
The risk assessment of related factors of hand activities in automotive industry
پديد آورندگان :
ياراحمدي، رسول دانشگاه علوم پزشكي تهران - مركز تحقيقات بهداشت كار - دانشكده بهداشت , جلالي، مهدي دانشگاه علوم پزشكي همدان
كليدواژه :
روش HAL_TLV ميزان فعاليت دستها (HAL) , ريسك فاكتور ارگونومي اختلالات اسكلتي –عضلاني , اندامهاي فوقاني , سندرم تونل كارپال (CTS) , حداكثر نيروي هنجار (NPF)
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: اختلالات اسكلتي عضلاني ناشي از كار يكي از شايع تر ين مشكلات جمعيت هاي كاري در بسياري از كشورهاي در حال توسعه و به ويژه در صنايع مختلف ايران مي باشد. از مهم ترين اين اختلالات مي توان به سندرم تونل كارپال (CTS) اشاره كرد كه در بسياري از صنايع گزارش شده است و درميان كارگران صنايع خودروسازي بيشتر شايان توجه مي باشد. هدف از انجام اين پژوهش بررسي و ارزيابي ريسك فاكتورهاي مربوط به فعاليت دست ها و اثر تلفيقي ريسك فاكتورها در به وجود آوردن عوارض اسكلتي عضلاني اندام هاي فوقاني مي باشد كه به اين منظور از روش حد آستانه مجاز سطح فعاليت دست ها (HAL_TLV) استفاده شد.
روش بررسي: اين مطالعه از نوع مقطعي به روش توصيفي- تحليلي مي باشد كه در آن 44 نفر مرد در دو سالن پرس ضربه اي و پرس هيدروليكي كارخانه خودروسازي مورد بررسي و ارزيابي قرار گرفتند. نمونه گيري از طريق سرشماري انجام گرفت. اطلاعات از طريق مشاهده اي وبا استفاده از چك ليست هاي مربوط به ميزان فعاليت دست ها (HAL) و حداكثر نيروي طبيعي (NPF) جمع آوري گرديد. نتايج حاصل از تلفيق اين دو متغير در جدول HAL_TLV براي تخمين سطوح ريسك شغل هاي مورد نظر انجام مورد استفاده قرار گرفته است. آناليز و تجزيه تحليل داده ها ا با استفاده از نرم افزار SPSS 18 و رسم نمودارها توسط نرم افزار EXELL انجام شد.
يافته ها: نتايج تحقيق نشان مي دهدكه در سالن پرس ضربه اي 31.25% (5 نفر) در سطح ريسك A (ناحيه ايمن) و 73.3% (11 نفر) در سطح ريسك B (منطفه احتياط) قرار گرفتند. همچنين در سالن پرس هيدروليكي (مجموع هر در گروه) 3.57% (1نفر) در سطح ريسك A (ناحيه ايمن) و 96.4% (27نفر) در سطح ريسك C (ناحيه خطرناك) قرار گرفتند. بررسي و آناليز نتايج نشان مي دهد كه درقسمت پرس ضربه اي ارتباط معناداري به صورت معكوس بين 2 متغير HAL و NPF بدست آمد r=0.881)و (p<0.014 همچنين در 2 گروه شاغل در سالن پرس هيدروليكي نيز ارتباط معناداري به صورت معكوس بين اين 2 متغير به دست آمد. گروه اول p<0.001) و (r=0.881 و گروه دوم p<0.004) و(r=0.68 .
نتيجه گيري: ارزيابي فاكتورهاي ريسك ارگونوميكي 2 سالن پرس هيدروليكي و پرس ضربه اي نشان مي دهد كه پرس هيدروليكي نسبت به پرس ضربه اي داراي بيشترين ريسك سطح c (خطرناك) مي باشد و عامل ايجادكننده آن را مي توان ناشي از اعمال نيروي زياد به همراه انجام حركات تكراري با سرعت بالا در اين سالن عنوان كرد. همچنين مي توان استنباط نمود در مشاغلي كه افراد مجبور به اعمال نيروي زياد هستند، با كاهش سرعت و تكرار حركات، ريسك ابتلا به اختلالات اسكلتي – عضلاني اندام هاي فوقاني به خصوص CTS كاهش خواهد يافت و به طور كلي مي توان گفت ايجاد تعامل در اعمال نيرو، تكرار حركات و مدت فعاليت مي تواند در پيشگيري از ابتلا به اختلالات اسكلتي-عضلاني بسيار سودمند باشد
چكيده لاتين :
Background and aims: Work-related musculoskeletal disorders (WMSDs) are the most prevalence
problems of working populations in many developing countries and specifically in Iran. One of the
most important disorders is Carpal Tunnel Syndrome (CTS) which has been reported in many
industries, especially in workers of automotive companies. The aim of this study is the risk
assessment of related factors of hand activity and combined effect of risk factors in occurring upper
extremity musculoskeletal disorders (UEMSDs). In order to evaluate risk assessment the threshold
of hand activity level technique (HAL_TLV) is used.
Methods: The sectional descriptive-analytical method was used in this study. In this method 44
workman in the impulse and hydraulic press salons of automotive company was selected randomly,
in addition sampling was carried out by censuses report. Data was collected through checklists of
hand activity level (HAL) and normalized peak force (NPF) and also site observation. The results of
combination of these variables were put in HAL_TLV graph, in order to evaluate the risk level of
mentioned tasks. Data analyzing was done using SPSS18.
Results: The Results shows that 31.25% (5 workman) was at risk level A (low risk) and 73.3% (11
workman) was at risk level B (moderate risk) in the impulse press salon and in the hydraulic press
salon 3.57%(1 workman) and 96.4% (27 workman) of each group was at risk level A (low risk) and
risk level C (high risk), respectively .The analysis of results indicates that there are reverse
significant relationship between HAL and NPF in the salon of impulse press (p<0.014,r=0.881).
Moreover the same result was obtained for two workman groups of the hydraulic press salon, as
r=0.881, p<0.001 for group 1 and r=0.68, p<0.004 for group 2.
Conclusion: The ergonomic risk assessment of hydraulic and impulse press salons shows hydraulic
press compare to impulse press has the highest risk as level C (high risk) which may caused by
excessive force with rapid and repetitive movements at this salon. Therefore it can be said, in
occupations that workers must have set excessive force, the risk of upper extremity musculoskeletal
disorders (UEMSDs) especially CTS may decrease via reducing the speed and repetition of
movements. Finally the interaction between force, time and movement repetition may prevent
musculoskeletal disorders.
عنوان نشريه :
سلامت كار ايران
عنوان نشريه :
سلامت كار ايران