بررسي سبك زندگي ارتقا دهنده سلامت و عوامل مرتبط با آن در زنان سنين باروري شهر اهواز

Evaluation of the Health Promotion Lifestyle and its Related Factors in Reproductive Aged Women in Ahvaz, Iran

مقدمه: با توجه به تاثير سلامت زنان بر سلامت خانواده و جامعه اين مطالعه با هدف بررسي سبك زندگي ارتقا دهنده سلامت و عوامل مرتبط با آن در زنان سنين باروري شهر اهواز انجام گرفت. مواد و روش­ ها: اين مطالعه مقطعي بر روي 1200 نفر از زنان سنين باروري مراجعه­ كننده به 10 مركز بهداشتي شهر اهواز كه به صورت چند مرحله ­اي انتخاب شده بودند، انجام شد. ابزار گردآوري داده­ ها پرسشنامه دموگرافيك و سبك زندگي ارتقا دهنده سلامت (HPLP2) بود. براي تجزيه و تحليل داده­ ها از نرم افزار SPSS نسخه 21 و آمار توصيفي و نسبت شانس استفاده گرديد. يافته ­ها: ميانگين سني شركت­ كنندگان 6/14±30/76 سال بود. بيشترين ميانگين ابعاد سبك زندگي ارتقا دهنده سلامت مربوط به ابعاد مسئوليت ­پذيري در سلامت 7/81±35/11 و خودشكوفايي 6/26±31/94 و كمترين ميانگين مربوط به بعد ورزش 5/34±11/89 بوده است. نتايج نسبت شانس حاصل از رگرسيون لجستيك نشان داد كه تعداد فرزند، تحصيلات و شغل زن و تحصيلات و شغل همسر از عوامل موثر بر سبك زندگي ارتقا دهنده سلامت بوده است (0/05>p). نتيجه ­گيري: با توجه به تاثير برخي ويژگي­ هاي دموگرافيك بر سبك زندگي ارتقا دهنده سلامت، برنامه­ ريزان سلامت و ارايه­ دهندگان خدمات سلامت به زنان با آگاهي از اين نكات مي ­توانند گام­ هاي مفيدي در جهت ارتقا سلامت زنان بردارند.

Introduction: According to the impact of women's health on family and community health, this study was designed to investigate the health-promoting lifestyle and its related factors in reproductive aged women in Ahvaz. Material and Methods: This cross-sectional study was conducted on 1200 reproductive aged women who were referred to 10 health centers in Ahwaz. They were selected by multistage sampling. Data collection were done by means of demographic and health promoting lifestyle (HPLP2) questionnaires. Data analysis were performed by SPSS 21 using descriptive statistics and odds ratios. Results: The Mean±SD age of participants was (30.76±6.14) years. The highest score of health promoting lifestyles were related to health responsibility (35.11±7.81) and self-actualization (31.94±6.26) and the lowest score was related to exercise (11.89 ± 5.34). Results of Odds ratios from logistic regression showed that the number of children, occupational situation and educational level of wife, also occupational situation of the spouses were factors affecting health-promoting lifestyles (p< 0.05). Conclusion: Based on the impact of some demographic characteristics on the health promoting lifestyles, health planners and health service providers should pay ahention to these points take the best decisions for women's health promotion.