بررسي نقش برخي از عوامل شناختي و هيجاني در پيش بيني اختلال بي خوابي

The Roles of Some Cognitive and Emotional Factors in Predicting Insomnia

سابقه و هدف: درباره علل زيربنايي بي خوابي به عناصر فيزيولوژيكي، شناختي و رفتاري اشاره شده است. بر اين اساس مطالعه حاضر با هدف بررسي نقش برخي از عوامل شناختي و هيجاني در پيش بيني اختلال بي خوابي انجام گرفته است. مواد و روش ها: براي انجام اين مطالعه توصيفي - مقطعي دو نمونه به شكل تصادفي انتخاب شد. گروه اول شامل 100 نفر از بيماران مبتلا به بي خوابي بود كه به مركز اختلالات خواب بيمارستان فارابي كرمانشاه در سال 1394 مراجعه كرده بودند و گروه دوم نيز شامل 100 نفر از كاركنان ستادي دانشگاه علوم پزشكي كرمانشاه بودكه داراي كيفيت خواب مطلوب بودند. براي گردآوري داده ها از پرسشنامه هاي كيفيت خواب، دشواري تنظيم هيجان، باورهاي فراشناخت، افكار تكرار شونده منفي، اجتناب تجربي و باورها و نگرش هاي ناكارآمد خواب استفاده شد. يافته ها: نتايج آزمون برابري ميانگين ها نشان داد كه در همه متغيرها (باورها و نگرش هاي ناكارآمد خواب، مشكلات تنظيم هيجان، افكار تكرار شونده منفي، باورهاي فراشناخت، افكار تكرار شونده منفي و اجتناب تجربي) بين دو گروه تفاوت معناداري وجود دارد (P<0.01) و متغيرهاي پيش بين همگي مي توانند اختلال بي خوابي را پيش بيني كنند. نتايج هم چنين نشان داد كه از بين متغيرهاي مستقل، باورها و نگرش هاي ناكارآمد خواب داراي بيش ترين وزن براي پيش بيني اختلال بي خوابي هستند (0.71)، افكار تكرارشونده منفي (0.38) در رتبه دوم قرار دارند و باورهاي فراشناخت داراي كم ترين نقش هستند (0.05-). در نهايت نتايج تحليل مميز به روش گام به گام نقش دو مورد از متغيرهاي مستقل را براي ورود به معادله مميز تاييد كرد. استنتاج: نتايج پژوهش حاضر تاييد كننده نقش متغيرهاي شناختي و هيجاني در بروز اختلال بي خوابي است كه بر اين اساس بايد در درمان اين اختلال نقش اين متغيرها را در نظر گرفت.

Background and purpose: Physiological, cognitive, and behavioral factors are considered as the underlying causes of insomnia. Accordingly, the present study aimed to investigate the roles of some cognitive and emotional factors in predicting insomnia disorder. Materials and methods: To conduct this cross-sectional study, two groups were randomly selected. The first group comprised of 100 patients suffering from insomnia attending Sleep Disorders Center in Kermanshah Farabi Hospital, Iran 2015. The second group consisted of 100 office workers in Kermanshah University of Medical Sciences who were normal sleepers. For data collection six questionnaires were utilized, including sleep quality scale, difficulties in emotion regulation scale, metacognitive beliefs, repetitive negative thinking, experiential avoidance questionnaire, and dysfunctional beliefs and attitudes about sleep scale. Results: This study showed significant differences between the two groups in all predictor variables (sleep quality, difficulties in emotion regulation, meta-cognitive beliefs, repetitive negative thinking, experiential avoidance, and dysfunctional beliefs and attitudes about sleep) (P<0.01) and that all these variables could predict insomnia. The results also indicated that dysfunctional beliefs and attitudes about sleep carried the highest weight for predicting insomnia (0.71) followed by repetitive negative thinking (0.38), while meta-cognitive beliefs had the lowest weight (-0.05). Finally, stepwise discriminant analysis confirmed the roles of two independent variables for entering into the discriminant equation. Conclusion: The present study confirmed the roles of cognitive and emotional variables in the occurrence of insomnia so, they should be considered in treating insomnia