عنوان مقاله :
تاثير آموزش راهبردهاي مقابله اي بر شدت علايم، كيفيت زندگي و علايم روان شناختي بيماران مبتلا به سندرم روده تحريك پذير
عنوان به زبان ديگر :
The Effectiveness of Coping Strategies Training on Symptom Severity, Quality of Life and Psychological Symptoms among Patients with Irritable Bowel Syndrome
پديد آورندگان :
خيرآبادي، غلامرضا دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - مركز تحقيقات علوم رفتاري , باقريان، رضا دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكده پزشكي - گروه روانپزشكي , نعمتي، كيانوش دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكده پزشكي - گروه روانپزشكي , دقاق زاده، حامد دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكده پزشكي - گروه روانپزشكي , مرآثي، محمد رضا دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكده پزشكي - گروه روانپزشكي , غلامرضايي، علي موسسه پژوهشي درماني پورسيناي حكيم اصفهان
كليدواژه :
آموزش آرام سازي , آموزش مواجهه ي منطقي - عاطفي , درمان شناختي - رفتاري , راهبردهاي مقابله اي , سندرم روده ي تحريك پذير , كيفيت زندگي , حل مساله
چكيده فارسي :
انواعي از مداخلات روان شناختي به عنوان بخشي از درمان سندرم روده تحريك پذير (IBS) مورد توجه بوده است. با اين وجود، اثر بخشي آموزش راهبردهاي مقابله اي در درمان اين بيماري به خوبي شناخته نشده است. هدف اين مطالعه، بررسي اثربخشي آموزش راهبردهاي مقابله اي در درمان IBS بود.
روش ها: در اين كارآزمايي باليني تصادفي كنترل شده، 46 بيمار مبتلا به IBS، كه بين سال هاي 1387 و 1388 به صورت پي در پي به بيمارستان نور اصفهان ارجاع شدند، انتخاب و به طور تصادفي به دو گروه 24 نفره مداخله و دارونما تخصيص داده شدند. گروه مداخله علاوه بر درمان هاي طبي معمول، در 8 جلسه هفتگي 2 ساعته شامل آموزش راهبردهاي مقابله اي به صورت گروهي شركت كردند؛ در حالي كه در گروه دارونما علاوه بر درمان هاي طبي معمول، از روش توجه و پي گيري علايم در قالب 4 جلسه 90 دقيقه اي (هر دو هفته يك بار) استفاده شد. قبل و دو هفته پس از پايان مداخله شدت علايم، كيفيت زندگي، شدت اضطراب و افسردگي با استفاده از پرسش نامه هاي استاندارد ارزيابي شد؛ سپس داده هاي جمع آوري شده با استفاده از تحليل كواريانس آناليز شد.
يافته ها: در تحليل كواريانس، تفاوت معني داري بين دو گروه مداخله و دارونما در شدت علايم IBS (F=9.15؛ P=0.004) مشاهده گرديد. همچنين نتايج، تفاوت معني داري در درصد پاسخ بيماران بين دو گروه نشان داد (P=0.001). گرچه يافته ها تفاوت معني داري بين دو گروه در سطوح افسردگي (F=0.8؛ P=0.376) و اضطراب (F=1.408؛ P=0.242) بعد از درمان نشان نداد اما در سطح كيفيت زندگي (F=3.131؛ P=0.084) گرايش به معني داري مشاهده شد.
نتيجه گيري: تركيب آموزش راهبردهاي مقابله اي با درمان هاي معمول، به طور قابل توجهي در بهبود علايم بيماران مبتلا به IBS موثر مي باشد. با اين وجود، مطالعات بيشتر روي نمونه هاي بزرگ تر و با پي گيري طولاني تر پيشنهاد مي شود
چكيده لاتين :
Background: Various psychological interventions were considered as part of the treatments of irritable
bowel syndrome. However, the effectiveness of coping strategies in improving symptoms of this disease
remains unclear. The objective of this study was to assess the effects of coping strategies training in treatment
of irritable bowel syndrome (IBS).
Methods: In this randomized, placebo-controlled trial 46 consecutive patients with IBS were selected
from referrals to Noor hospital, Isfahan from 2008 to 2009; they were randomly assigned to the intervention
group or the placebo group (twenty four in the intervention group and twenty two in the placebo
group). The intervention group received usual care plus a 8-weekly 2 hours group sessions of
coping strategies training whereas the placebo group received usual care plus psychological placebo in
four 90 minutes group sessions (bi-weekly). Severity of symptoms, quality of life, anxiety, and depression
were evaluated before and two weeks after the intervention using standard questionnaires. Analysis
of covariance was used to analyze the data.
Findings: Covariance analysis showed significant differences between intervention and placebo
groups in severity of IBS symptoms (F = 9.15, P = 0.004). Also the results indicated the significant difference
in the percent of the response of patients between the two groups (P = 0.001). Although the findings
showed no significant difference between two groups in the levels of depression (P = 0.376, F = 0.8)
and anxiety (P = 0.242, F = 1.408) after treatment; quality of life (P = 0.084, F = 3.131) had a trend to
be significant.
Conclusion: The combination of coping strategies training with standard medical care has considerable
effects in the improvement of IBS symptoms. Further studies with larger samples and long-term
follow-up are warranted
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان