شماره ركورد :
1009342
عنوان مقاله :
تاثير روان درماني مذهبي بر علايم وسواس و علايم همبود در بيماران وسواسي با محتواي مذهبي
عنوان به زبان ديگر :
Effectiveness of Religious-Cognitive-Behavioral Therapy on Religious Oriented Obsessive Compulsive Disorder and its Co-morbidity
پديد آورندگان :
مراثي، محمدرضا دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكده بهداشت - گروه آمار و اپيدميولوژي , اكوچكيان، شهلا دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - مركز پزشكي نور , جمشيديان، زهرا دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكده پزشكي , الماسي، آسيه دانشگاه آزاد خوراسگان اصفهان - گروه روانشناسي باليني , داورپناه جزي، اميرحسين دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - مركز تحقيقات آموزش پزشكي
تعداد صفحه :
11
از صفحه :
801
تا صفحه :
811
كليدواژه :
اختلال وسواسي جبري , علايم همبود , درمان شناختي- رفتاري مذهبي
چكيده فارسي :
اختلال وسواس جبري اختلالي مزمن است كه تاثيري عميق بر زندگي فرد و عملكرد اجتماعي، هيجاني و شغلي او مي گذارد. بيماران با وسواس هاي مذهبي در جوامع مذهبي، مثل يهودي هاي خاورميانه يا مسلمانان، بيشتر به چشم مي خورند و مداخلات درماني مذهبي مي تواند به طور چشم گيري علايم بيماران مبتلا به افسردگي، اضطراب و اختلال وسواس را كاهش دهد. هدف اين مداخله بررسي كار آمدي شناخت- رفتار درماني مذهبي در درمان اختلال وسواس جبري با محتواي مذهبي و بر علايم همبود آن بود. روش ها: شيوه مداخله در اين كارآزمايي باليني تصادفي شده، درمان شناختي- رفتاري بر اساس عقايد، باورها و آداب مذهبي اسلامي به مدت ده جلسه هفتگي، هر جلسه 1.5 ساعته با حضور مشترك روان پزشك و روحاني متخصص در علوم حوزوي، فقه و روان شناسي باليني بود. از بين بيماران مبتلا به اختلال وسواس- جبري مراجعه كننده به درمانگاه فوق تخصصي روان پزشكي نور، واقع در شهر اصفهان، 50 نفر كه نمره مقياس Yale Brown آن ها بالاتر از 17 و محتواي علايم وسواس آن ها مذهبي بود، به طور تصادفي انتخاب و به دو گروه مداخله و شاهد تقسيم شدند. در اين مطالعه، از پرسش نامه هاي استاندارد Yale Brown، پرسش نامه غربال گري وضعيت رواني SCL-90 و مقياس افسردگي Hamilton نيز استفاده شد. در اين مطالعه در نرم افزار آماري SPSS13 از آزمون هايي آماري ANOVA/ANCOVA repeated measure جهت مقياس دو گروه درمان و شاهد استفاده گرديد. يافته ها: ميانگين سني شركت كنندگان در اين مطالعه 8.86±32.9 سال بود؛ 94 درصد (47 نفر) زن و بقيه مرد بودند. مقايسه نتايج آزمون Yale Brown در سه مرحله (قبل از مداخله و بعد از جلسه پنجم و دهم) در هر دو گروه كاهش نمره را نشان داد كه در گروه مداخله بارزتر بود ولي اختلاف مراحل در هر گروه معني داري نشد (0.294=P)؛ بين ميانگين نمرات دو گروه مداخله و شاهد تفاوت معني دار آماري وجود داشت (0.047=P). مقايسه نتايج خرده مقياس وسواس فكري و خرده مقياس وسواس عملي در مقياس Yale Brown در سه مرحله آزمون در هر دو گروه كاهش نشان داد. روند كاهشي در نمره خرده مقياس وسواس فكري به لحاظ آماري معني دارنبود (0.398=P؛ 0.94=(42، 2) f) ولي روند كاهش نمره خرده مقياس وسواس عملي به لحاظ آماري معني دار بود (0.001=P؛ 36.008=(43، 2) f). بر اساس داده هاي اين مطالعه اثر متقابل گروه هاي درماني با مراحل پي گيري نمره افسردگي و وضعيت رواني (نمره Global Severity Index) معني دار بود؛ به اين معني كه بهبود نمره افسردگي و وضعيت رواني بعد از جلسه پنجم و دهم نسبت به شروع مطالعه در هر دو گروه ملاحظه شد ولي وضعيت گروه مداخله، به خصوص در پايان جلسه دهم، بهتر از گروه شاهد بود. نتيجه گيري: در بيماران مذهبي مبتلا به اختلال وسواسي با محتواي مذهبي و مقاوم به درمان، مداخلات مبتني بر مذهب، مثل روان درماني شناختي- رفتاري مذهبي به طور چشم گيري مي تواند پاسخ درماني بيماران را بالا برده، در درمان او موثر باشد. علاوه بر علايم بيماري وسواس، چنين مداخله اي مي تواند بر علايم همبود با بيماري و وضعيت كلي رواني بيمار، كه پاسخ درماني را ضعيف و پيش آگهي بيماري وسواس را بدتر مي كند، اثر گذارد و موجب كاهش چشم گيري در علايم بيماري گردد.
چكيده لاتين :
Background: Obsessive compulsive disorder (OCD) is a chronic disorder with significant influence on social, emotional, and occupational performances. Although epidemiologic investigations is proved on this disorder in different cultures but obsessive compulsive disorder with religious contents is more prevalent among religious populations such as Middle East Jews and Muslims. Many clinical researches showed therapeutic spiritual interventions could obviously decrease symptoms of patients with depression, anxiety, and obsessive disorder. The aim of this study was to evaluate the efficacy of religious cognitive-behavioral therapy on obsessive compulsive disorder with religious content and its co-morbidities. Methods: In this randomized controlled clinical trial, our intervention consisted of 10 weekly spiritual cognitive-behavioral therapy 90-minutes sessions supervised by both a clergyman and a psychiatrist. Among outpatient obsessive compulsive disorder subjects visited in Noor psychiatric clinic, Isfahan, randomly 50 patients with 17 and more Yale Brown scores and religious content obsessive symptoms were selected and divided into two equal intervention and control groups. Yale Brown, SCL-90, and Hamilton depression questionnaires were used in this study. Data were analyzed by ANOVA/ANCOVA repeated measure tests using SPSS13 software. Finding: Mean age of patients was 32.9 ± 8.86 years. Ninety fore percent of patients (n = 47) were female and remaining were male. Yale Brown scores in three stages (before intervention, after fifth and tenth session) in both groups decreased, specially in intervention group, but showed no significant difference (P = 0.294). However, there were significant differences between mean scores of two groups (P = 0.047). Comparison of obsession subscale and compulsion subscale of Yale Brown scale showed decrease in three stages of the study. Decreasing trend in obsession subscale was not statistically significant (f(2,42) = 0.94; P = 0.398), but decreasing trend in compulsive subscale was (f(2, 43) = 36.008; P < 0.001). Conclusion: In non-responder religious obsessive disorder patients with religious contents, religious based interventions like religious cognitive-behavioral therapy could significantly increase clinical response. Such intervention could improve co-morbid symptoms as well as global severity index (who are worsened clinical response and prognosis of obsessive compulsive disorder) in addition to obsessive symptoms
سال انتشار :
1389
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان
فايل PDF :
7449117
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان
لينک به اين مدرک :
بازگشت