بررسي و مقايسه ذائقه ي فرهنگي دركلان شهرها، شهرها و روستاها

دراين مقاله به تحليل و بررسي تفاوت درنوع كالاهاي فرهنگي مصرفي درجامعه شهري، كلانشهري روستايي پرداخته شده است واز اين طريق و باتوجه به داده هاي آماري يكي از طرح هاي ملي، به بررسي و مقايسه ذائقه فرهنگي افراد در شهر و كلان شهر و روستا پرداخته ايم و دراين زمينه تلاش كرده ايم تا با رويكردهاي گوناگون ساختاري و استدلال هاي فردي شدن به نوع مصرف فرهنگي درجامعه نگريسته شود تا بر اين مبنا بتوانيم نتايجي را استنتاج كنيم. ازميان رويكردهاي نظري گوناگون ابتناي نظري ما بر رويكرد همساني پير بورديو بوده است، چرا كه نظريه بورديو مي تواند به دليل تاكيد بر اجتماعي شدن گروه هاي خاص در دوران زندگي و تاثير محيط و خاستگاه خانوادگي بر انتخاب هاي ذوقي افراد، تبيين كننده تفاوت نوع مصرف فرهنگي در گروه هاي كلان شهر، شهرو روستا باشد. نتايج نشان داد كه نمي توان گفت كه نوع ذائقه فرهنگي درجامعه ايران فردي شده است، هم چنين تفاوت ها نشان مي دهدكه جامعه ما يك جامعه توده اي با ذائقه فرهنگي يكسان نيز نيست و براين اساس مي توان گفت كه ديدگاه مكتب فرانكفورت در اين تحقيق تاييدتجربي نيافته است، وبر اساس نظريه بورديو در جامعه ماذائقه فرهنگي افراد هنوز از ساختارهاي جامعه از جمله محل سكونت تاثير مي پذيرد.