چكيده فارسي :
اينك به سعدي شيرازي ميرسيم، سومين شاعر بزرگ اين عصر، و بنابر مصراع معروفي كه قبلاً نقل شد، يكي از «سه تن پيمبران ملك سخن»، كه دو ديگرش فردوسي و انوري بودهاند. تاكنون هيچ نويسندة ايراني، نه تنها در كشور خود، بلكه تا هرجا كه زبان او توسعه يافته از مقامي والاتر و شهرتي بيشتر از او برخوردار نشده است. گلستان و بوستان او نخستين كتابهاي درسي است كه محصلان زبان فارسي با آن آشنا ميشوند، همچنانكه استقبال عامه از غزلهايش فقط نسبت به همشهريش حافظ مقام دوم را دارد. او نسبت به دو شاعري كه قبلاً در اين فصل مورد بحث قرار گرفتند، از نوع كاملاً ديگري است و روي هم رفته خصلت زيركانة نيمه ديندار و نيمه دنيا دار ايراني را معرفي ميكند، همچنانكه دو ديگر معرف پارسايي پر شور و صوفيانة اوست. در آن هنگام، تصوف چنان فضا را انباشته بود و اصطلاحات آن ـ همچنان كه هنوز هم هست ـ آنچنان در زمرة محاورات روزمره بود، كه آثار آن در نوشتههاي سعدي نه اندك است و نه مشكوك، ولي اساساً بي هيچ ترديدي ميتوان گفت كه عقل دنيادار بيش از تصوف خصيصة اصلي اوست و گلستان يكي از بزرگترين آثار مكتب ماكياولي در زبان فارسي است. البته احساسات و علايق ديني فراوان است، ولي اين احساسات و علايق عليالرسم از نوعي كاملاً واقعي است و اغلب فاقد آن كيفيت رويايي خاص نويسندگان صوفي است