عنوان مقاله :
استعارههاي زيستي و نظريههاي جامعهشناسي كلاسيك
پديد آورندگان :
يعقوبي، علي دانشگاه گيلان
كليدواژه :
استعارههاي زيستي , تطورگرايي , آنالوژي , جامعهشناسي كلاسيك
چكيده فارسي :
هر چند مباحث مربوط به استعاره از ديرباز كانون توجه حوزههاي مختلف بهويژه مطالعات ادبي بوده اما استفاده هدفدار و منظم از آن در متون علوم اجتماعي بهويژه جامعهشناسي امري جديد است. استعاره و تمثيل در توليد ايدهها، فرضيهها و نظريهها نقش عمدهاي دارند. اين مقاله با استفاده از روش اسنادي، افزون بر واكاوي مبادي معرفتيِ استعاره، به تأثير استعارههاي زيستي در نظريههاي جامعهشناسان كلاسيك از قبيل كنت، اسپنسر، ماركس، سامنر، دوركيم و پارسونز ميپردازد. بر اساس مطالعات در متون تطور گرايي اجتماعي، در كنار استعارههاي مكانيكي، منطقي، اخلاقي، استعارههاي زيستي زيادي در ادبيات جامعهشناختي كلاسيك وجود دارند. گرچه امروزه استعارههاي زيستي در ميان جامعهشناسان متأخّر، استعارههاي مرده و غيرفعال محسوب ميشوند؛ اما مبادي و پيشفرضهاي معرفتي ديدگاههاي جامعهشناسان متقدم بهويژه تطورگرايي اجتماعي را فراهم كرده است؛ يعني آنها در بطن پارادايم تكاملگرايي رشد كرده و تأثيرهاي شگرفي در تخيّل اجتماعي، جامعهشناسان اوليه داشتهاند. سرانجام، در جامعهشناسي متأخّر چرخشي در استفاده از استعارههاي زيستي به استعارهها و مدلهاي صوري مشاهده ميشود
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني