شماره ركورد :
1010220
عنوان مقاله :
بررسي استراتژي‌هاي مبارزه و مقاومت فرهنگي گروه‌هاي اجتماعي فرودست در برابر سياست‌هاي فرهنگي اقتدارگرايانه حكومت پهلوي: با تأكيد بر مفهوم هراس اخلاقي
عنوان به زبان ديگر :
A Study of Cultural Resistance Strategies of Subordinate Social Groups Against Pahlavi Government’s Authoritarian Cultural Policies: With Emphasis To The Concept Of Moral Panic
پديد آورندگان :
حامدي نژاد، آرمين دانشگاه علامه طباطبايي , مسجدي زاده، نيلوفر دانشگاه علامه طباطبايي
تعداد صفحه :
23
از صفحه :
125
تا صفحه :
147
كليدواژه :
هراس اخلاقي , مقاومت فرهنگي , استراتژي‌هاي فرهنگي , سياست فرهنگي دولت پهلوي , جامعه‌شناسي تاريخي
چكيده فارسي :
ادوار پهلوي اول و دوم (1304-1357) مصادف با تشكل تاريخي اولين دولت‌هاي مدرن در ايران است كه به‌صورت گسترده در حوزه‌هاي فرهنگي گوناگون از طريق اتخاذ سياست‌هاي فرهنگي دخالت كرده‌اند. اين سياست‌ها در جهت فرايند ملت‌سازي بر ايدئولوژي‌هاي متعددي تنيده و در اين راستا تعادل تاريخي ساخت فرهنگي در ايران را بر هم زده‌اند. موضوع محوري مقاله حاضر، تبيين چرايي شكست سياست‌هاي فرهنگي دولت پهلوي و برآمدن گفتمان تازه‌اي از فرهنگ ايراني توسط گروه‌هاي اجتماعي غير مسلط در آن دوران است كه درنهايت به پيروزي انقلاب 1357 انجاميد. براي بررسي موضوع و سنجش اين سياست‌ها چارچوب مفهومي متشكل از آراء جان بري درباره «جوامع چند فرهنگي» و آراء بن-يهودا و گود درباره «هراس اخلاقي» برساخته شده و يافته‌هاي پژوهش با روش تحليل محتواي كيفي اسناد و تحليل تاريخي به دست آمده‌اند. يافته‌هاي پژوهش نشان داد كه دولت پهلوي به‌عنوان گروه مسلط، ايدئولوژي مدرن-ناسيوناليست باستاني را در راستاي ادغام ساير گروه‌هاي فرهنگي عرضه كرده و در كنار آن از انواع استراتژي‌هاي جداسازي و محروميت جهت يكسان‌سازي فرهنگ ايراني بهره برده‌اند. در مقابل فرهنگ‌هاي غيرمسلط راه‌هاي گوناگوني ازجمله پذيرش ادغام، مقابله خشونت‌آميز، انزوا، ايجاد هراس اخلاقي و احياء عناصر فرهنگي خود را برگزيده و درنهايت به رهبري نخبگان فكري، هنري و مذهبي، با يكديگر متحد شده و از طريق احياء فرهنگ بومي و ايجاد «غرب هراسي» و «حكومت هراسي» فرهنگ مسلط را به حاشيه رانده و جاي آن را گرفته‌اند.
چكيده لاتين :
The Pahlavi government as the first modern state of Iran, used cultural policies to meddle in the culture life. Using a set of ideologies to form a new notion of Iranian nation, these policies disordered the historical cultural balance in Iran. The main issue of this paper is to explain the failure of Pahlavi government's cultural policies which gave rise to a new revolutionary cultural discourse by the non-dominant social groups and finally led to the 1979 revolution. The conceptual framework designed to evaluate these policies consists of John Berry's 'multi-cultural societies' theory and the idea of 'moral panic' in Ben-Yehuda and good's work. The qualitative content analysis and historical research showed that the dominant group tried to merge all cultural diversities into one cultural ideology. Although non-dominant groups have accepted this unification from time to time, they mostly rejected it by using the strategy of making moral panic, artistic and speculative resistance or by choosing the marginalization and isolation. In the end some of the non-dominant groups gathered to marginalize the dominant culture and take its place by creating ‘west panic’ and ‘government panic’ and the revival of native culture.
سال انتشار :
1396
عنوان نشريه :
مطالعات جامعه شناختي
فايل PDF :
7452495
عنوان نشريه :
مطالعات جامعه شناختي
لينک به اين مدرک :
بازگشت