عادات و نگرش هاي خواندن دانشجويان كارشناسي دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي دانشگاه علامه طباطبايي

پژوهش حاضر از نوع كاربردي و به روش پيمايشي و جامعه پژوهش، كليه دانشجويان كارشناسي دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي دانشگاه علامه طباطبايي هستند. با توجه به حجم جامعه آماري ( 1607 نفر)، گروه نمونه به تعداد 310 نفر بر اساس جدول مورگان و به روش تصادفي ساده انتخاب شده است. ابزار پژوهش، پرسشنامه عادات و نگرش خواندن است. به منظور انجام تحليل هاي آماري از آزمون مان- ويتني و آزمون كروسكال واليس استفاده شده است. يافته هاي پژوهش نشان داد كه بيشترين مواد خواندني در بين دانشجويان، كتب درسي و كمترين آن مجله عامه پسند است. همچنين بيشترين مقدار زماني كه دانشجويان صرف خواندن ميكنند متعلق به كتب درسي ( 31 تا 60 دقيقه در روز) است. اينترنت بيشترين مجراي دسترسي به مواد خواندني براي دانشجويان و فروشگاه هاي كتابفروشي كمترين بوده است. همچنين بيشترين مكاني كه دانشجويان در آن مي خوانند، خانه و كمترين، فضاي باز بوده است. بر اساس يافته هاي پژوهش، ترغيب و تشويق از سوي ديگران، بيشترين سهم را در شكل دهي نگرش به خواندن در آزمودني ها دارد و ساير عوامل به ترتيب عبارتند از: لذت و سرگرمي در خواندن، نگراني و سختي و دشواري در خواندن، و چگونگي رويايي با فعاليت خواندن. يافته ها همچنين نشان داد كه بين نگرش دانشجويان به خواندن بر حسب جنسيت و رشته هاي تحصيلي تفاوت معنا داري وجود ندارد. با توجه به يافته هاي پژوهش، به نظر م يرسد هدف دانشجويان از خواندن، كسب لذت و سرگرمي نيست و بيشتر براي كسب دانش، به صورت هدفمند تمايل به خواندن كتب درسي دارند.