شماره ركورد :
1010461
عنوان مقاله :
لطايف عرفاني عشق در باب پنجم گلستان سعدي
پديد آورندگان :
نيري، محمديوسف دانشگاه شيراز
تعداد صفحه :
16
از صفحه :
10
تا صفحه :
25
كليدواژه :
گلستان سعدي , معرفت , عرفان , عشق
چكيده فارسي :
معرفت يا عرفان پديده‌اي وجداني است؛ يعني اتّفاقي كه در جغرافياي ملكوتي وجود انسان مي‌افتد. آن‌چه ما به عنوان معرفت مطرح مي‌كنيم، به قول عزّالدين محمود كاشاني در مصباح الهدايه (ص 82) علمِ معرفت است نه خود معرفت و به تعريف همين نويسنده، معرفت نتيجهء ذوق و حال است، نه حاصل علم و تصوّر و از كشف و عيان است، نه از خبر و برهان. (همو: ص 93). البته دست يافتن به تعريف نسبي و حتّي ناقص از عرفان دشوار است و به پژوهش‌هاي مستقل نيازمند، امّا براي آن‌كه از بحران تعريف كه آفت بزرگي در مقولات فرهنگي و تحقيقات عرفاني است، بر كنار باشيم، بايد در تعريف نسبي خود، عوامل زمان و مكان و زبان و شيوه‌هاي پژوهش و جامعيّت و مانعيّت را به دقّت واكاوي كنيم. آن‌چه از موضوع و حوصلهء اين مقاله بيرون است. لاجرم بر اين اصل كه مقبول همگان است، بسنده مي‌كنيم كه پديدهء معرفت اگر از مقولهء ادراك باشد، يا نگرش يا روش و والاتر اين‌كه تبديل وجود انسان در سايه عرفان اتفاق مي‌افتد، همه و همه امري وجداني و به اعتبار حضور دين، قدسي است. پس چيزي است مربوط به باطن و درون انسان، امّا در هر كسي به گونه‌اي خاص ظهور مي‌كند. اين باد اندر هر سري ‌سوداي ديگر مي‌پزد. در اين‌جا، آن‌چه مطرح است اين است كه چگونه از تظاهرات بيروني راهي به آن گنج نهاني بيابيم و چگونه مكتب و مدرس هر عارفي را با امتيازات و ارزش‌هاي كاربردي آن بشناسيم و نشناسانيم. در اين مقال كوشيده‌ايم تا از منظر انسان‌شناختي عرفاني و ارتباط آن با عالم، زبان لطايف عرفاني عشق را در باب پنجم گلستان بررسي كنيم.
سال انتشار :
1388
عنوان نشريه :
سعدي شناسي
فايل PDF :
7453220
عنوان نشريه :
سعدي شناسي
لينک به اين مدرک :
بازگشت