بررسي سلسله مراتب نيازهاي مزلو در گلستان سعدي

Analysis of Maslow’s classified needs in Golestan

سعدي، از واقع‌گراترين شعرا و نويسندگان زبان و ادب فارسي است. به‌خصوص در گلستان كه بهترين جلوه‌گاه واقع‌نگري‌هاي اوست هيچ‌گاه جانب واقعيت را رها نمي‌كند و سعي مي‌كند عملي‌ترين راه‌ها را براي حل مشكلات و نيازهاي اساسي بشر ارايه دهد. او در گلستان يكي از واقع‌گراترين معلمان اخلاق عملي شناخته مي‌شود. از سويي ديگر، مزلو را باني رويكرد انسان‌گرايي در روانشناسي مي‌شناسيم. سعدي هم در مقام يك معلم اخلاق انسان‌گرا، با مزلو در زمينه پرداختن به نيازهاي اساسي بشر اشتراكات زيادي دارد. در اين مقاله سعي شده است تا علاوه بر ترسيم نقاط اشتراك و افتراق تئوري‌هاي آنها در پرداختن به نيازهاي اساسي بشر، اهميت اين نيازها را با تكيه بر گلستان و هرم نيازهاي اساسي مزلو تبيين نماييم. سعدي در بيشتر كليات و حتي جزييات و ميزان اهميت دادن به نيازهاي اساسي هم عقيده با مزلو است. جز آن كه در تفكر سعدي يك تفاوت بنيادي در نيازهاي اساسي چهارگانه مشاهده مي‌شود. اين نياز مقدر را تحت عنوان قابليت، به قاعدۀ هرم نيازهاي اساسي سعدي مي‌افزاييم.

Sa`di is one of the most realist poets of Farsi literature. In Golestan, which is the best manifestation of his realism, he tries to draw the best and most practical ways of solving problems and offers the best way for attaining ones goals. In Golestan, he displays his role as the realistic teacher of practical ethics. On the other hand, Maslow, the founder of humanism in psychology, has a lot in common with Sa`di in relations to paying attention to basic needs of Man. This essay is goi8ng to compare and contrast the ideas of these two great writer/poets based on Golestan and Maslow’s writings.