عنوان مقاله :
ضرورت توجه به «بين رشتهايها» در نظامهاي ردهبندي علم و منابع كتابخانهاي: گذر از منطق كلاسيك به سوي منطق فازي
كليدواژه :
ميانرشته , منطق كلاسيك , منطق فازي , طبقهبندي علوم , طبقهبندي كتابخانهايـكتابشناختي
چكيده فارسي :
طبقهبندي كلاسيك با منطق دو ارزشي بنيان غالب طرحهاي طبقهبندي موجود است، اما با تحولات اخير و ظهور علوم ميانرشتهاي، تعيين درست جايگاه آنها در طبقهبندي علم با چالش مواجه شده است. در اين مقاله از روشهاي تحليل اسنادي و تحليل محتوا استفاده شد. در بخش تحليل اسنادي، با استفاده از روش نمونهگيري هدفمند و با كمك فيشبرگه، اسناد مربوط به موضوع بررسي شد. در بخش تحليل محتوا، 125 طرح (شامل 75طرح طبقهبندي علم و 50 طرح ردهبندي كتابخانهايـكتابشناختي) شناسايي و اطلاعات مربوط به شاخهها، زيرشاخهها، واضعان و غيره اين طرحها در چك ليستهاي تهيهشده، ثبت شد. بنابراين، از روش سرشماري استفاده شد. نتايج به دست آمده حاكي از شناسايي 75 نظام طبقهبندي علم است كه قديميترين آن ردهبندي ودايي (حدود 600 ق.م) است. در رابطه با نظامهاي ردهبندي كتابخانهاي ـ كتابشناختي، 50 نظام ردهبندي در چهار دستهبندي نظامهاي ردهبندي عهد باستان، قرون وسطي، قرون جديد و قرون معاصر شناسايي شدند. بررسي شاخههاي اصلي و زيرشاخههاي نظامهاي «طبقهبندي علم» و همينطور «نظامهاي ردهبندي كتابخانهاي ـ كتابشناسي» نشان داد كه مبناي «تقسيمبندي علوم» يا «تقسيمبندي منابع مكتوب» در اين نظامها، موضوع يا رشته بوده است و بهطور مستقل به ميانرشتهها توجه نشده است. بنابراين، ما با سرشاخههاي موضوعي دوتايي، سهتايي، چهارتايي، پنجتايي و غيره هم در اكثر نظامهاي ردهبندي كتابخانهاي ـ كتابشناختي و هم در نظامهاي طبقهبندي علوم مواجه هستيم كه درواقع برگرفته از منطق كلاسيك است. همچنين، نتايج نشان داد كه ميان رشتهها فاقد جايگاه بهطور مستقل در 125 نظام ردهبندي هستند. درمجموع، منطق فازي بهعنوان روش و منطق جايگزين در طبقهبنديهاي علوم و ردهبنديهاي منابع كتابخانهاي پيشنهاد ميشود.
عنوان نشريه :
مطالعات ميان رشته اي در علوم انساني
عنوان نشريه :
مطالعات ميان رشته اي در علوم انساني