شماره ركورد :
1011090
عنوان مقاله :
نگرش نوئل كرول دربارۀ معنا و ذهنيت هنرمند
عنوان به زبان ديگر :
Noël Carroll’s view on Meaning and the Mentality of Artist
پديد آورندگان :
شمس، مهدي دانشگاه اصفهان - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني - گروه فلسفه , مشكات، محمد دانشگاه اصفهان - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني - گروه فلسفه
تعداد صفحه :
14
از صفحه :
93
تا صفحه :
106
كليدواژه :
نوئل كرول , استلزام , دلالت , معنا , قصدگرايي , ذهنيت‌گرايي
چكيده فارسي :
در بحث تفسير هنري در فلسفۀ تحليلي، موضعي هست به نام «قصدگرايي واقعي معتدل». اين، نامي است كه نوئل كرول براي موضع خود در قبال معناي آثار ادبي انتخاب كرده بود. فيلسوف قصدگراي واقعي معتدل، معتقد است كه معناي اثر با تحقّق قصدهاي مؤلف در متن متعيّن مي‌شود؛ يعني اگر مؤلف معنايي را قصد كند و بتواند آن معنا را با موفقيت در اثر خود متحقق سازد، آنگاه معناي موردنظر، متعيّن شده است. به‌تازگي، كرول موضع جديدي اختيار كرده است كه آن را «ذهنيت‌گرايي واقعي معتدل» مي‌نامد. تفاوت موضع جديد او با موضع پيشين چيست؟ او در دورۀ اول، گزارش واضحي از قوام معنا ارائه نمي‌كند؛ اما به نظر مي‌رسد كه تحت تأثير پل گرايس چارچوبي را پذيرفته كه بر قصدهاي انعكاسي تكيه دارد. در اين پژوهش استدلال مي‌شود كه اين چارچوب هميشه براي توضيح معنا در آثار هنري مناسب نيست. آثار هنري استلزام‌هايي دارند كه نويسندگان آنها را قصد نكرده‌اند و بعضي از قصدگرايان، مانند كرول، تمايل دارند اين استلزام‌هاي قصدناشده را خارج از معناي اثر بدانند. دو راهبرد اصلي آنها اين است كه يا اين استلزام‌ها را در زمرۀ دلالت اثر قرار دهند، يا اينكه آنها را با مقاصد ناخودآگاه مؤلف پيوند بزنند. استدلال خواهد شد كه راهبرد اول گاهي شهود ستيز مي‌شود؛ زيرا استلزام‌هاي قصدناشده را صرفاً به واكنش‌هاي مخاطبان فرو مي‌كاهد و راهبرد دوم،در چارچوب گرايسي، توجيه‌نشده باقي مي‌ماند. اين مشكلات بنيادي در قصدگرايي، كرول را به سوي ذهنيت‌گرايي سوق داده است كه در مقابل ايرادها و مثال‌هاي نقض، مقاوم‌تر است
چكيده لاتين :
Modest actual intentionalism’ is a view held by Noël Carroll, who maintains that the meaning of an artwork is determined by the successfully realized intentions of its author. After calling himself modest actual intentionalist, for a long time, Carroll recently has chosen to change position and, now, he holds a view which he calls ‘modest actual mentalism’. Why he preferred to change his account and how is the latter position different from the former? He did not offer a clear account of the constitution of meaning in his former period, but it seems that he accepts a framework which is based on M-intentions. I argue that this framework is not always suitable for the explanation of meaning. Works of art have implications that are not intended by their writers and I claim that some intentionalists, like Carroll, tend to cover such cases by regarding them as an aspect of the work’s significance, or, are inclined to link them with the unconscious intentions of the author. The former relate those implications solely to the responses of audiences which, I argue, is counterintuitive, on some occasions; and the latter is not justified by a framework, based on M-intentions. I argue that because of these fundamental problems in intentionalism, Carroll, chose to shift to mentalism, which is more powerful and resilient with regard to some counterexamples
سال انتشار :
1397
عنوان نشريه :
متافيزيك
فايل PDF :
7454892
عنوان نشريه :
متافيزيك
لينک به اين مدرک :
بازگشت