شماره ركورد :
1011306
عنوان مقاله :
نقد عقلانيت كلاسيك؛ رويكرد عقلانيت محدود (مرزبندي شده) سايمون
عنوان به زبان ديگر :
A Critique of Classical Rationality:Simon’s Bounded Rationality Approach
پديد آورندگان :
رناني، محسن دانشگاه اصفهان , سرمدي، حامد دانشگاه اصفهان , شيخ‎انصاري، مجيد دانشگاه يزد
تعداد صفحه :
24
از صفحه :
71
تا صفحه :
94
كليدواژه :
عقلانيت كامل , هربرت سايمون , عقلانيت محدود (مرزبنديشده) , رويكردهاي بديل , رويكرد مرسوم اقتصاد
چكيده فارسي :
عقلانيت موضوعي است كه بيش از آنكه بتوان آن را داراي يك زمينۀ اقتصادي صرف دانست، مفهومي فلسفي، اجتماعي و روانشناختي دارد. از همين رو است كه در مورد عقلانيت با طيف گسترده اي از نظرها مواجه هستيم. يكي از اين نظرها، رويكرد مرسوم علم اقتصاد است كه عقلانيت را پيش فرضي تغييرناپذير مي‌داند كه بر پايۀ نفع شخصي بنا شده است. انتقادهاي بسياري به رويكرد عقلانيت كامل وارد شده است. يكي از اين انتقادها، عقلانيت مرزبندي شده يا محدود در مقابل عقلانيت كامل است كه هربرت سايمون مطرح كرده است. سايمون با نقد رويكرد عقلانيت كامل اقتصاد كلاسيك، كه در آن مطلوبيت به طورمطلق در رسيدن به هدف خلاصه ميشود، فرآيند تصميم را نه يك فرآيند كاملاً در اختيار فرد با دانش كامل، كه يك فرآيند تحت تأثير انواع محدوديت هاي بيروني و دروني ميداند. اين فرآيند طي سه مرحلۀ جستجو، ارزيابي و تصميم گيري به انتخاب منجرميشود. در نهايت، تصميمي كه فرد اتخاذ ميكند، تصميمي كاملاً بهينه نيست، بلكه تصميمي است كه وي را به يك حد رضايتمندي ميرساند كه موجب ميشود او جستجو و ارزيابي را متوقف كند. رضايتمندي فرد از انتخاب انجام شده، برخلاف رويكرد عقلانيت كامل، تنها مطلوبيت حاصل از برآورده شدن كامل نفع شخصي نيست، بلكه رضايتمندي اعتقادي، اجتماعي و فردي تصميم گيرنده را همزمان در پي دارد. گرچه روش پژوهش سايمون ساده و بديهي مي نمايد، به نظر مي‌رسد نتيجۀ اين نظريه از روش آن بسيار مهمتر است. اگر عقلانيت كامل كه سنگ بناي تئوري اقتصادي محسوب ميشود، قابليت تطابق با واقعيت را نداشته باشد، قاعدتاً ميتوان به اين نتيجه دست يافت كه نظريۀ اقتصادي مرسوم توانايي شناخت جامعه و ارائۀ توصيه هاي كاربردي را به منظور حل مسائل و مشكلات جامعه نيز ندارد.
چكيده لاتين :
Rationality is more a philosophical, social and psychological concept than merely an economic one, and that is why we face a vast variety of theories of rationality. One of these theories is the common approach to the science of economy which considers rationality as an unchangeable personal interest-based presumption. Manu criticisms have been presented against full rationality one which is the bounded or limited rationality proposed by Herbert Simon. Criticizing full rationality approach in the classical economy in which ideality is absolutely summed up in achieving the goal, Simon considers decision-making not as a process fully chosen by the individual with complete knowledge, but as process affected by various types of external and internal limitations. This process leads to making a choice in three stages of searching, assessment, and decision-making. The decision eventually made by the individual is not optimal, but only satisfies him enough to stop searching and assessing. As opposed to the full rationality approach, the individual’s satisfaction with his choice is not only because of the realization of personal interest; it also leads to the decision-maker’s ideological, social and individual satisfaction at the same time. Though Simon’s methodology seems simple and evident, the outcome of his theory seems more important than the method. If full rationality, which is the basis of theory of economy, is not capable of corresponding to the reality, it can basically be concluded that the common theory of economy is not able to know the society and present applicable recommendations to solve the society’s problems.
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
بررسي مسائل اقتصاد ايران
فايل PDF :
7455204
عنوان نشريه :
بررسي مسائل اقتصاد ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت