شماره ركورد :
1011541
عنوان مقاله :
اثر دما در مرحله پر شدن دانه بر برخي صفات كيفي دانه برنج در شرايط اقليمي مازندران
عنوان به زبان ديگر :
Effect of temperature during grain filling stage on some grain quality characteristics of rice in Mazandaran province
پديد آورندگان :
فتحي، ناهيد سازمان تحقيقات آموزش و ترويج كشاورزي، آمل، ايران - مؤسسه تحقيقات برنج كشور معاونت مازندران , پيردشتي، همت اله دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي ساري، ساري، ايران , نصيري، مرتضي سازمان تحقيقات آموزش و ترويج كشاورزي، آمل، ايران - مؤسسه تحقيقات برنج كشور معاونت مازندران , بخشنده، اسماعيل دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي ساري، ساري، ايران
تعداد صفحه :
14
از صفحه :
141
تا صفحه :
154
كليدواژه :
اقليم هاي متفاوت محلي , تجزيه رگرسيون , دانه برنج , دما صفات كيفي
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: كيفيت دانه برنج يكي از عوامل مهم در قيمت‌گذاري و بازارپسندي آن توسط مصرف‌كنندگان محسوب مي‌شود. توسعه و توليد ارقام با كيفيت بالا يكي از اهداف مهم در برنامه‌هاي اصلاحي است. كيفيت دانه برنج علاوه بر عوامل ژنتيكي به شدت تحت تأثير عوامل محيطي از قبيل دما مي‌باشد. اما تا به امروز مطالعات اندكي در مورد كمّي‌سازي اثر دما بر كيفيت دانه برنج ارقام بومي در كشور اجرا شده است. بنابراين، اين آزمايش با هدف بررسي تأثير اقليم‌هاي متفاوت محلي بر برخي صفات كيفي دانه دو رقم بومي و اصلاح‌شده برنج (’طارم هاشمي‘ و ’شيرودي‘) و كمّي‌سازي روابط بين صفات كيفي با ميانگين دماي هوا در طول دوره زايشي (از مرحله 50 درصد گلدهي تا رسيدگي برداشت) در سه منطقه شامل شهرستان‌هاي آمل، بابلسر و پل‌سفيد از استان مازندران اجرا شد. مواد و روش‌ها: سه آزمايش به طور مجزا در قالب طرح بلوك‌هاي كامل تصادفي با چهار تكرار در سه منطقه شامل بابلسر (با ارتفاع 21 متر پايين‌تر‌ از سطح آب‌هاي آزاد)، آمل (با ارتفاع 24 متر بالاتر از سطح آب‌هاي آزاد) و پل‌سفيد (با ارتفاع 625 متر بالاتر از سطح آب‌هاي آزاد) در سال 1393 بر روي دو رقم ’طارم هاشمي‘ و ’شيرودي‘ اجرا گرديد. عمليات كاشت، داشت و برداشت در هر يك از مناطق مطابق با عرف همان منطقه و در شرايط مطلوب مديريتي انجام شد. همچنين، كليه صفات كيفي برنج سه ماه بعد از برداشت در آزمايشگاه كيفيت بذر معاونت موسسه تحقيقات برنج كشور در مازندران (آمل) اندازه‌گيري گرديد. يافته‌ها: نتايج نشان داد كه اثر اقليم‌هاي متفاوت محلي بر برخي از صفات همچون درصد آميلوز، درصد پروتئين، دماي ژلاتينه شدن، قوام ژل و طول و عرض دانه بعد از پخت به طور آماري در سطح احتمال يك درصد معني‌دار گرديد. دانه برنج توليد شده در مزارع پل‌سفيد از نظر كليه صفات كيفي اندازه‌گيري شده نسبت به مزارع آمل و بابلسر از كيفيت بالاتري برخوردار بودند كه علت آن را مي‌توان به وقوع ميانگين دماي هوا پايين‌تر در طول مرحله زايشي برنج به‌ويژه مرحله پر شدن دانه در اين منطقه نسبت داد. يك معادله خطي توانست تا به خوبي تغييرات صفات مورد مطالعه را در مقابل دما هوا توصيف كند. به‌طور كلي، به ازاي افزايش هر يك درجه سانتي‌گراد در ميانگين دماي هوا در ارقام ’طارم هاشمي‘ و ’شيرودي‘ صفات كيفي مانند درصد آميلوز دانه (به‌ترتيب 1/9 و 0/9درصد)، طول دانه بعد از پخت (به‌ترتيب 0/33 و 0/14 ميلي‌متر)، نسبت طويل شدن دانه (به‌ترتيب 0/05 و 0/04) و دماي ژلاتينه شدن (به‌ترتيب 0/98 و 0/47 درجه سانتي‌گراد) كاهش يافت. در مقابل، درصد پروتئين (به‌ترتيب 0/8و 0/4 درصد)، عرض دانه بعد از پخت (به‌ترتيب 0/06 و 0/08 ميلي‌متر) و قوام ژل (به‌ترتيب 15/2 و 5/2 ميلي‌متر) افرايش نشان دادند. نتيجه‌گيري: بر اساس يافته‌هاي اين مطالعه به سادگي مي‌توان تغييرات كيفيت دانه برنج در واكنش به دما را در هر دو رقم ’طارم هاشمي‘ و ’شيرودي‘ تحت شرايط اقليم‌هاي متفاوت محلي مازندران كمّي‌سازي كرد.
چكيده لاتين :
Background and objectives: Grain quality (GQ) in rice is one of the most important factors in the pricing and marketability by consumers. Development and production of rice cultivars with high GQ is also important in the breeding programs. GQ is highly affected by genetic and environmental factors such as temperature (T, °C). Therefore, this study aimed to investigate the effect of different local climates on GQ of two different rice cultivars (cvs. ‘Tarom Hashemi’ and ‘Shiroudi’) and also to quantify the relationships between GQ with average air temperatures (AAT) during the reproductive stage of rice (from anthesis stage (50% of flowers opened) to harvesting time) at the paddy fields of Babolsar, Amol and Polesefid cities in Mazandaran province. Materials and methods: Three field experiments were conducted separately based on the randomized complete blocks design with four replications, in the paddy fields of Babolsar (–21 m under sea level, asl), Amol (+24 m asl) and Polesefid (+625 m asl) cities in northern Iran in 2014. All agronomic managements were done based on local recommendations in each region. Moreover, all studied traits were measured in the grain quality laboratory at Rice Research Institute of Iran, Deputy of Mazandaran (Amol) three months after harvesting. Results: The results indicate that the effects of different local climates were statistically significant on the content of amylose, protein, gelatinization temperature, gel consistency and, grain length and width after cooking (P< 0.01). In all traits, the values related to Polesefid were better (with a high GQ) than both Amol and Babolsar which can be resulted in lower T during the reproductive stage, particularly in the grain filling stage. A general equation could describe the relationships between studied traits with AAT as well as. In general, amylose content (1.9 and 0.9 %, respectively), grain length after cooking (0.33 and 0.14 mm, respectively), grain elongation (0.05 and 0.04, respectively) and gelatinization temperature (0.98 and 0.47 °C, respectively) increased linearly per Celsius (°C) increase in AAT in both ‘Tarom Hashemi’ and ‘Shiroudi’, respectively. Moreover, protein content (0.8 and 0.4 %, respectively), grain width after cooking (0.06 and 0.08 mm, respectively) and gel consistency (15.2 and 5.2 mm, respectively) decrease linearly per Celsius (°C) increase in AAT in both ‘Tarom Hashemi’ and ‘Shiroudi’, respectively. Conclusion: Based on our findings in this study, GQ variation depended to T can simply be quantified in both cultivars (‘Tarom Hashemi’ and ‘Shiroudi’) under different local climates conditions of Mazandaran.
سال انتشار :
1396
عنوان نشريه :
توليد گياهان زراعي
فايل PDF :
7455639
عنوان نشريه :
توليد گياهان زراعي
لينک به اين مدرک :
بازگشت