شماره ركورد :
1012233
عنوان مقاله :
بررسي شيوع مصرف استروئيدهاي آنابوليك و آگاهي نسبت به عوارض آن در ورزشكاران بدن ساز مرد شهرستان شاهرود
عنوان به زبان ديگر :
Prevalence of Anabolic Steroids among the Male Bodybuilding Athletes and Rate of Awareness to Side Effects in Shahrud
پديد آورندگان :
اسكندريون، محمدرضا سازمان پزشكي قانوني كشور - مركزتحقيقات پزشكي قانوني تهران , خيروري خضرلو، جميل دانشگاه آزاد اسلامي - واحد علوم پزشكي تهران , همتيان، شقايق دانشگاه آزاد اسلامي سمنان واحد مهدي شهر - دانشكده فني مهندسي - گروه كامپيوتر و فناوري اطلاعات , طبسي، محسن سازمان پزشكي قانوني كشور - مركزتحقيقات پزشكي قانوني تهران , قرباني، راهب دانشگاه علوم پزشكي سمنان - مركز تحقيقات عوامل اجتماعي موثر بر سلامت
تعداد صفحه :
8
از صفحه :
1
تا صفحه :
8
كليدواژه :
آگاهي و شيوع , استروئيدهاي آنابوليك , ورزشكاران بدن ساز
چكيده فارسي :
همزمان با گسترش ورزش پرورش اندام در ايران، سوء مصرف استروئيدهاي آنابوليك مشكل بزرگي در اين رشته ورزشي است. همچنين عوارض شايع و غيرقابل جبران اين داروها براي خود ورزشكاران موضوع مهم و قابل بحثي است. هدف اين مطالعه، بررسي شيوع مصرف استروئيدهاي آنابوليك و ميزان آگاهي ورزشكاران بدن ساز مرد و مربيان آنها از عوارض جانبي داروهاي نيروزا در شهرستان شاهرود بود. ابزار و روش ها در اين مطالعه توصيفي- مقطعي در سال 1391، تعداد 200 نفر از ورزشكاران پرورش اندام شهرستان شاهرود به روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي از 12 باشگاه مختلف شهرستان انتخاب شدند و پرسش نامه اي كه حاوي اطلاعات دموگرافيك، وضعيت استفاده از داروها و ميزان آگاهي ورزشكاران از عوارض داروها بود را تكميل نمودند. داده ها توسط نرم افزار SPSS 18.0 و با استفاده از آزمون مجذور كاي مورد تحليل قرار گرفتند. يافته ها 59/5% ورزشكاران، استروئيدهاي آنابوليك مصرف مي كردند كه شايع ترين آنها ناندرلون (41/5%)، تستوسترون (39/5%) و پروهورمون (39/0%) بود. 68/0% ورزشكاران متاهل بودند. مصرف ديانابول، سوستانول و قرص اكسي متالون در متاهلان به طور معني داري از مجردان بيشتر بود (0/05p<). 86/2% ورزشكاراني كه سابقه قهرماني داشتند، مصرف كننده استروئيدهاي آنابوليك بودند. 33/6% ورزشكاران از عوارض اين داروها آگاهي چنداني نداشتند. نتيجه گيري 59/5% ورزشكاران مرد بدن ساز شهر شاهرود از استروئيدهاي آنابوليك استفاده مي نمايند كه شايع ترين استروئيد ناندرلون است. ميزان مصرف بالا و آگاهي پايين مصرف كنندگان در مورد عوارض اين داروها و دسترسي آسان ورزشكاران به اين داروها، لزوم اطلاع رساني به ورزشكاران و مربيان در مورد عوارض استروئيدهاي آنابوليك و تدوين برنامه هاي پيشگيري را نشان مي دهد.
چكيده لاتين :
Aims With the development of bodybuilding in Iran, abusing anabolic steroids has been a big problem. Also, the common and irreversible complications of these drugs for the athletes themselves are an important and controversial issue. The aim of this study was to investigate the prevalence of anabolic steroids and the awareness of male bodybuilder athletes and their coaches about the side effects of these drugs in Shahrud. Instruments & Methods In this descriptive cross sectional study, conducted in 2012, 200 bodybuilding athletes from Shahrud were selected by random cluster sampling from 12 different gyms. A questionnaire containing demographic data, drug use status, and athletes’ awareness of the complications of drugs were completed. The data were analyzed by SPSS software 18, using Chi-square test. Findings 59.5% of the athletes used anabolic steroid, the most common of which was Nandrolone (41.5%), Testosterone (39.5%), and Prohormone (39%). 68.0% of the athletes were married. The use of dianabol, suestanol and oxymetholone tablets in married athletes was significantly higher than single ones (p<0.05). 86.2% of champion athletes had the history of using anabolic steroids. 33.6% of the athletes did not know the complications of these drugs. Conclusion 59.5% of the male athletes in Shahrud use anabolic steroids, the most common of which is Nandrolone. High consumption and low awareness of the side effects of these drugs and the easy access of athletes to these drugs show the necessity of informing athletes and coaches about the complications of anabolic steroids and the formulation of prevention programs.
سال انتشار :
1397
عنوان نشريه :
پزشكي قانوني ايران
فايل PDF :
7456909
عنوان نشريه :
پزشكي قانوني ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت