عنوان مقاله :
جلوههاي كودكان روستايي در آثار مولانا با تاكيد بر ديوان كبير
پديد آورندگان :
سرامي، قدمعلي دانشگاه آزاد اسلامي واحد زنجان , علايي خرايم، مريم دانشگاه آزاد اسلامي واحد اردبيل
كليدواژه :
كودك , زندگي روستايي , فرهنگ روستائي , ديوان كبير
چكيده فارسي :
بررسي روستا و روستائيان از زواياي مختلف ادبي، فرهنگي و ديني در آثار مولانا از اهميت بسزايي برخوردار است و نگرشها و بينشهاي گذشتگان را نسبت به روستائي و زندگي روستائيان به طور عام و كودكان روستايي به طور خاص به نمايش ميگذارد. مولوي در بلخ به دنيا آمده، بلخ در زمان وي يكي از باشكوهترين شهرهاي بزرگ به حساب ميآمده است. براي همين در مثنوي، فيهمافيه و غزليات، شهرگرايي را ستايش و روستانشيني را نكوهش ميكند. در قصيدهاي در ديوان كبير، نفس امّاره را به كودكي روستائي مانند كرده است:
روستائي بچهاي هست درون بازار دغلي، لاف زني، سخرهكني بس عيّار
كه از او محتسب و مهتر بازار به درد؛ در فغاناند از او، از فقعي تا عطّار
سوال اصلي اين پژوهش بررسي جلوههاي كودكان روستايي در انديشه مولانا است كه با استفاده از روش تحقيق كيفي و تحليل محتوا انجام شده است. در اين مقاله، ضمن بررسي نگاه مولانا در اين باب، خواهيم كوشيد دلايل چنين نگرشي را، به بررسي بنشينيم. يافتههاي تحقيق نشان ميدهد كه يكي از جنبههاي تكامل افكار مولوي، سمتگيري انديشه وي به سوي شهر است. از ديدگاه وي زندگي در روستا مورد پسند نيست و از روستائيان كه جامعه را به لغزش و گمراهي دچار ميكنند، سخت بيزار است و از آنان ميگريزد. از نگاه او اين كودك روستائي موجب فتنه و شر در شهر است و همه اقشار جامعه شهري را به ستوه آورده است. اين نمودار بدبيني انبوه اين عارف از روستا و روستازادگان است.
چكيده لاتين :
فاقد چكيده لاتين
عنوان نشريه :
عرفانيات در ادب فارسي
عنوان نشريه :
عرفانيات در ادب فارسي