عنوان مقاله :
پيوند اسطوره چيچست و درياچه اروميه
عنوان به زبان ديگر :
The Relation of the Myth of Chichast and Lake Urmia
پديد آورندگان :
قليزاده، خسرو دانشگاه پيام نور اروميه
كليدواژه :
اسطوره , چيچست , درياچه اروميه , آب , ريشه شناسي
چكيده فارسي :
موضوع درياچه چيچست و يكي بودن آن با درياچه اروميه در ميان ايران شناسان نامي، همواره مورد مناقشه و بحث بوده است. با بررسي شواهد و اسطوره هاي مندرج در اوستا در مي يابيم كه چيچست دريايي است، ژرف، پهناور و داراي آب هاي خروشان و گرم. شاه اساطير، كيخسرو، بر ساحل اين درياچه براي ايزدبانوي مشهور آب ها، آناهيتا، و همچنين براي ايزد محافظ رمه و گله، درواسپ، قرباني هايي كرد تا بتواند بر افراسياب توراني پيروز گردد. اين ايزدان نيز او را ياري دادند تا به آرزويش رسيد.
اين اسطوره بعدها، در دوره هخامنشيان و سپس ساسانيان، دستمايه تدوين افسانه هاي زيادي شد و تاسيس آتشكده آذرگشسب بر ساحل اين درياچه، بركندن بتكده هاي موجود در ساحل آن، از جمله اين ابداعات متاخر است. در متون پهلوي، چيچست را با درياچه اروميه يكي دانستند و اين اسطوره هاي نسبتاً متاخر را بدان نسبت دادند. علت را بايد در اقتدار قدرت مغان مادي و نيز انگيزه كسب مشروعيت توسط شاهان ساساني جستجو كرد.
تا كنون هيچ محققي به طور جدي به معني و ريشه شناسي نام چيچست توجه نكرده است. در اين خصوص، دو ريشه شناسي و معني پيشنهاد مي شود: 1) چيچست از نظر ساختار دستوري، صفت مفعولي (čaē.čas.ta) و از ريشه هندو اروپايي kand- به معني «درخشيدن، سپيد بودن» است و با واژه سنسكريت candra و لاتين cicindēla نيز مرتبط است. لذا آن را بايد «سپيد و درخشنده» معني كرد. 2) اين واژه را مي توان از ريشه ايراني باستان kas به معني «نگاه كردن، ديدن» دانست و در اين صورت، ساختار آن صفت مفعولي و به معني «ديدني» است. شواهد و قرائن نشان مي دهد كه درياچه چيچست مندرج در اوستا، با درياچه چيچست مذكور در متون پهلوي و پس از آن تفاوت دارد. به بياني ديگر، درياچه چيچست اوستايي جايي در شمال شرقي فلات ايران بود و ارتباطي با درياچه چيچست امروزي، يعني درياچه اروميه ندارد.
چكيده لاتين :
The subject of ChichastLake and its identification withLake Urmia has always caused some argumentation among scholars. The investigation of documents and myths inAvesta، shows that Chichast was a deep، wide، and wildlake. The mythical king Khosrow praised the goddess Anahita and the godDerwasp on its shore، in order to defeat his enemy، Afrasyab; they helped him and he was victorious.
Later، this myth was used as a source to produce a wide range of legends during the Achaemenid، and Sassanid eras; legends such as the story of the foundation of Azargoshasb fire-temple on its shore، and the ruin of the pagan temple by the king. In Middle Persian texts، the two lakes of Chichast and Urmia are identified with each other the reason of which could be either the authority of the Median clergy orthe Sassanid monarchs attempt at gaining legitimacy.
Additionally، the etymology and meaning of the word Chichast is obscure. Two probabilities could be suggested: 1) it is a past participle (čaē.čas.ta) from Indo-European root kand- − meaning “shining، to be white” −Sanskrit: candra، Latin: cicindēla. Therefore it could mean “white، shining”. 2) It comes from the ancient Iranian root kas−“to see” –، therefore it would be a past participle which means “worth seeing”. Evidenced indicate that Chichast، as mentioned in Avesta، is different from that mentioned in Pahlavi texts. In other words it could not be identified with Lake Urmia.
عنوان نشريه :
مطالعات ايراني
عنوان نشريه :
مطالعات ايراني