عنوان مقاله :
مقايسه عناصر غذايي پرمصرف خاك در تودههاي جنگلكاري در مركز بذر جنگلي خزر، آمل
عنوان به زبان ديگر :
Comparison of Soil Macroelements in the Plantiation of Forest Stand in Khazar Forest Seed Center, Amol
پديد آورندگان :
سليماني رحيم آبادي، معصومه دانشگاه تربيت مدرس , كوچ، يحيي دانشگاه تربيت مدرس , اكبري نيا، مسلم دانشگاه تربيت مدرس
كليدواژه :
توسكاي ييلاقي , حاصلخيزي دارتالاب , صنوبر دلتوئيدس , ويژگي هاي خاك
چكيده فارسي :
با توجه به اهميت جنگل ها اجراي مديريتي اصولي و پايدار در خصوص آن ها ضروري به نظر مي رسد. در اين راستا شناخت ويژگي هاي خاك يكي از مباني مهم و اساسي محسوب مي شود. با هدف مقايسه عناصر غذايي پر مصرف خاك در هر يك ازتوده هاي صنوبر دلتوئيدس، توسكاي ييلاقي، دارتالاب و اراضي رها شده ي اطراف (شاهد)، هشت نمونه خاك از هر يك ازعمق هاي 15-0 و 30-15 سانتي متر برداشت شد. به عبارتي در هر يك از توده هاي مورد بررسي شانزده نمونه خاك مجموعا از دو عمق مورد نظر برداشت گرديد. نمونه هاي خاك براي اندازه گيري مقادير عناصر پرمصرف خاك نظير نيتروژن، فسفر، پتاسيم، منيزيم، كلسيم و همچنين برخي مشخصه هاي فيزيكوشيميايي خاك از جمله بافت خاك، وزن مخصوص ظاهري، اسيديته و درصد كربن آلي به آزمايشگاه منتقل شدند. نتايج بررسي ها نشان داد كه از بين عناصر غذايي پر مصرف، بيشترين مقادير نيتروژن كل (%0/34) و كلسيم قابل جذب (37/6379 پي پي ام) مربوط به توده ي دارتالاب، بيشترين مقادير فسفر (59/18 پي پي ام) و منيزيم قابل جذب (75/638 پي پي ام) مربوط به توسكا و بيشترين مقدار پتاسيم قابل جذب (62/293 پي پي ام) به توده ي صنوبر اختصاص داشته است. مقادير عناصر غذايي نيتروژن، فسفر و پتاسيم در توده هاي دست كاشت بيشتر از اراضي رها شده بوده و همچنين بيشترين ميزان عناصر غذايي پر مصرف به غير از كلسيم قابل جذب در عمق 150 سانتي متري توده هاي مورد بررسي و منطقه شاهد مشاهده شد. نتايج اين پژوهش حاكي از اثر مثبت جنگل كاري در افزايش عناصر غدايي پرمصرف، غنا و حاصل خيزي خاك مي باشد كه در مديريت اكوسيستم ها مي بايست مد نظر قرار گيرد.
چكيده لاتين :
According to importance of forests, enforcement of accurate and systematic management
about them is necessary; in this regard recognition of soil quality is essential principles. With
the aim of studying soil macroelement in each of Populus deltoiedes, Alnus subcordata,
Taxodiom distichum stands and around uncultivated area (control), 8 samples taken from each
of 0-15cm and 15-30cm depth. Soil sample for measuring the amount of soil macroelements
such as nitrogen (N), phosphorus (P), potassium (K), magnesium (Mg), calcium (Ca) and some
physicochemical characters were transferred to the laboratory. The result showed most amounts
of total nitrogen (0.34%) and available Calcium (6379.37 ppm) observed in the Taxodiom stand,
the highest amount of available phosphorus (18.59 ppm) and magnesium (638.75 ppm) fond in
Alnus stand, and the maximum amount of availble potassium observed in the Populus stand.
The most of soil macro element except available calcium (293.62 ppm), observed in 0-15cm
depth of all study stands and control area. This study suggests that plantation in uncultivated
and disturbed area can be positive step towards increasing the soil richness and fertility; witch in
Ecosystem management should be considered.
عنوان نشريه :
بوم شناسي جنگل هاي ايران
عنوان نشريه :
بوم شناسي جنگل هاي ايران