بررسي عوامل مرتبط با اقدام به تقلب در بين دانشجويان موسسات آموزش عالي شهرستان رشت

هدف اصلي تحقيق حاضر بررسي عوامل موثر بر انجام تقلب در بين دانشجويان موسسات آموزش عالي شهر رشت است. روش تحقيق، توصيفي پيمايشي و جامعه آماري موسسات آموزش عالي اصلي شهر رشت شامل دانشگاه گيلان، دانشگاه علوم پزشكي، دانشگاه آزاد اسلامي و دانشگاه پيام‌ نور بوده است. تعداد كل دانشجويان مشغول به تحصيل در اين دانشگاه‌ها حدود 30هزار نفر بود كه براساس فرمول كوكران تعداد 408 نفر به‌صورت نمونه انتخاب شده‌اند. متغيرهاي مستقل، اضطراب، نگرش مثبت نسبت به تقلب، شيوه تدريس و محتواي دروس و متغير وابسته هم اقدام به تقلب است. براساس آزمون‌هاي آناليز واريانس چندمتغيره (manova) آناليز واريانس يك‌طرفه و t-test تحليل نتايج سئوالات مدنظر نشان مي‌دهد در امتحانات، دانشجويان 24-18 ساله مضطرب‌تر دانشگاه علوم پزشكي بيشتر از ساير دانشجويان تقلب كرده‌اند؛ اما درزمينه اقدام به تقلب، ازنظر ميزان تاثير بر افزايش يا كاهش اقدام به آن، عواملي نظير نگرش نسبت به تقلب، نوع رشته دانشگاهي و نوع جنسيت دانشجويان، تفاوتي با يكديگر نداشته‌اند. به‌طوركلي، موضوع تقلب از چند جنبه بررسي مي‌شود: عوامل فردي (شخصيتي) عوامل دروني (تاثيرات بلندمدت محيط خانوادگي و تربيتي) و عوامل ساختاري. به نظر مي‌رسد با در نظر گرفتن نتايج به‌دست‌آمده در اين پژوهش، با كمك اقداماتي كه به تغيير نگرش دانشجويان نسبت به تقلب منجر شود، هنجارهاي سازنده اجتماعي جايگزين هنجارهاي تخريبي در ميان دانشجويان مي‌شود.