الزامات نظري احياي تمدن ايراني اسلامي

Theoretical Requirements for the Revival of The Islamic-Iranian Civilization

در اين مقاله به عنوان يك مقدمه نظري بر جنبش احياي تمدن ايراني اسلامي تلاش مي شود تا ملزومات تفكر احياگري تمدن ايراني اسلامي مورد كاوش و تحليل قرار گيرد. براي انجام اين منظور، نخست در بخش اول علل و ريشه هاي زوال تمدن ايراني اسلامي مورد بررسي قرار مي گيرند تا اين رويكرد تاريخي انتقادي محملي براي درك شرايط كنوني و بستري براي شناختن ضعف ها و نقصانها و در نهايت ارائه راهكارهايي براي احيا كننده تمدن ايراني اسلامي باشد. پس از آن در بخش دوم با طرح ديدگاههاي منتقدان پروژه احياگري تمدن يراني اسلامي و سپس نقد آن، امكان سنجي احياي تمدن ايراني اسلامي، انجام مي شود. به باور نويسندگان پروژه احياي تمدن اسلامي، دور از واقعيت نيست و ظرفيت‌هاي مادي و معنوي اسلام و ايران آن قدر مهياست كه مي‌توان با بازشناسي و تقويت آنها، بار ديگر شكوه و عظمت گذشته تمدن ايراني اسلامي را بازيافت. به اين ترتيب اين پژوهش يك بار ديگر نشان مي دهد كه احياي تمدن ايراني اسلامي تا چه حد ممكن و به راه انداختن جنبش احياي تمدن ايراني اسلامي تا چه حد ضروري است.

Abstract: This paper attempts to explore the essentials of thinking about the revival of Islamic Iranian civilization as a theoretical introduction to the revival of Islamic Iranian civilization. For this reason, in the first part, causes and roots of the decline of Islamic Iranian civilization examined so that this critical historical approach serve as a context for understanding the current situation and identify the weaknesses and deficiencies and finally presenting strategies for reviving Islamic Iranian civilization. Then in the second part, the feasibility of reviving Islamic civilization has been done. The author believes that the revival of Islamic Iranian civilization is not far from reality, and material and spiritual potential of Islam and Iran is available so that by recognize and strengthen them we can once again recover the past glory of Islamic Iranian civilization.