عنوان مقاله :
تأثير رژيم غذايي كاهنده فشارخون (DASH) بر شاخصهاي آنتروپومتريك و تركيب بدني در زنان چاق سالم
عنوان به زبان ديگر :
The Effect of DASH Diet on Anthropometric Indices and Body Composition in Healthy Obese Women
پديد آورندگان :
هادي، امير دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكده تغذيه و علوم غذايي - گروه تغذيه باليني، اصفهان، ايران , حسني، حسين دانشگاه علوم پزشكي تهران - دانشكده تغذيه و رژيم شناسي - گروه تغذيه جامعه، تهران، ايران , كافشاني، مرضيه دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكده تغذيه و علوم غذايي - گروه تغذيه، اصفهان، ايران
كليدواژه :
وزن بدن , چاقي , فشار خون , رژيم غذايي
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: شيوع چاقي در سرتاسر جهان، بهسرعت رو به افزايش است. تعديل رژيم غذايي، يكي از بهترين راهحلهاي ممكن براي پيشگيري و درمان چاقي است. يكي از رژيمهاي غذايي مطرحشده در اين زمينه، الگوي غذايي DASH (رژيم غذايي كاهنده فشارخون) ميباشد. مطالعه حاضر با هدف تعيين اثربخشي اين رژيم غذايي بر شاخصهاي آنتروپومتريك و تركيب بدني زنان چاق سالم صورت گرفت.
روش بررسي: اين مطالعه بهصورت كارآزمايي شاهددار باليني موازي بر روي 44 زن چاق سالم انجام شد. افراد پس از قرارگيري در يك دوره تطبيق، به مدت سه ماه در يكي از 2 گروه مداخله (رژيم غذايي (DASH يا كنترل (توصيههاي معمول غذايي) قرار گرفتند. اندازهگيري شاخصهاي آنتروپومتريك و تركيب بدني هر 2 هفته يكبار انجام شد. دادهها با استفاده از آزمونهاي تي زوجي، تي مستقل و آزمون آناليز كوواريانس تحليل شدند.
يافتهها: در گروه مداخله پس از پيروي از الگوي غذايي DASH به مدت سه ماه، متغيرهايي همچون وزن (04/0=p)، شاخص تودهبدني (0/03=p)، دور كمر (0/01=p) و نسبت دور كمر به باسن (0/02=p) در مقايسه با گروه كنترل، بهطور معنيداري كاهش يافت. با اين وجود، تغيير معنيداري در تركيب بدني شركتكنندگان مشاهده نشد (05/0≤p).
نتيجهگيري: با توجه به شيوع بالاي چاقي، پيروي از رژيم غذايي DASH بهعنوان يك الگوي ارتقادهنده سلامت جهت پيشگيري از اختلالات، بهخصوص چاقي توصيه ميشود.
چكيده لاتين :
Background and Objectives: The prevalence of obesity is rising rapidly worldwide. Diet modification is one of the best possible solutions for prevention and treatment of obesity. One of the diets suggested in this context is the DASH diet (an antihypertensive diet). The present study was designed to determine the effectiveness of this diet on anthropometric indices and body composition in healthy obese women.
Methods: This study is a randomized parallel controlled trial, carried out on 44 healthy obese women. After an adjustment period, the participants were assigned to intervention (DASH diet) and control (usual dietary advice) groups. Anthropometric indices and body composition were assessed every 2 weeks. Data were analyzed using paired sample t-, independent sample t-, and analysis of covariance tests.
Results: After following the DASH eating pattern for three months, variables of weight (p=0.04), body mass index (p=0.03), waist circumference (p=0.01), and waist to hip ratio (p=0.02) significantly decreased compared to the control group. However, no significant change was observed in body composition of the participants (p≥0.05).
Conclusion: Given the high prevalence of obesity, adherence to the DASH diet, as health promotion model, is recommended for prevention of various disorders, especially obesity.
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي قم
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي قم