نقد آراي استيون ديويس درباره ربط و نسبت هنر، زيبايي شناسي و تكامل با تكيه بر كتاب گونه هنرور

Critique of Stephen Davies’ Views on the Relation between Art, Aesthetics, and Evolution based on Artful Species

استيون ديويس نويسنده كتاب گونه هنرور، علي‌رغم اينكه هم‌صدا با زيبايي‌شناسان تكاملي مدعي است كه پاسخ‌هاي زيبايي‌شناختي و كنش‌هاي هنري ريشه‌هاي تكاملي دارند، اما به‌نظر مي‌رسد برخي از مواضع زيبايي‌شناختي‌ او با رهيافت‌هاي تكاملي به هنر در تعارض هستند. به طور‌ مشخص ديويس بر خاصْ بودن گرايش‌هاي زيبايي‌شناسانه و نيز عينيتِ خصايص زيبايي‌شناختي تأكيد دارد. وي همچنين به معرفت‌شناسي ويژه‌اي كه رويكردهاي تكاملي بر آن استوار هستند بي‌توجه است. مقاله حاضر در پي آن است كه با تكيه بر همين موارد، ناسازگاري موجود در ديدگاه‌هاي ديويس را نشان دهد.

Although Stephen Davies, the author of Artful Species, like other evolutionary aestheticians believes that aesthetic response and art behavior are rooted in evolution, it seems there is a conflict between some of his claims and evolutionary approaches. Particularly, Davies insists on the uniqueness of aesthetic inclinations and objectivity of aesthetic properties. He also disregards the evolutionary epistemology. In this article, we are going to show incompatibility in Davies views based on cases mentioned before.