فرصت هاي آموزشي دانش آموزان عشاير استان سيستان و بلوچستان: (برابر يا نابرابر)

Educational opportunities for nomad’s students in Sistan and Baluchestan: Equal or Unequal

اين مقاله به بررسي فرصتهاي آموزشي در مناطق عشايري استان سيستان و بلوچستان مي پردازد. روش انجام اين پژوهش توصيفي – تحليلي مي باشد و جامعه آماري شامل كليه دانش آموزان عشاير در مقاطع آموزشي سه گانه در سال تحصيلي 90-89 مناطق و شهرستان ­هاي استان بوده و نمونه برابر كل جامعه آماري در نظرگرفته شده است. اطلاعات مورد نياز با استفاده از روش مطالعه كتابخانه ­اي و همچنين از طريق آمارنامه ­هاي موجود بطور مستند جمع آوري گرديد. داده ­هاي جمع آوري شده با استفاده از شاخص­ هاي محاسبه نرخ گذر، ضريب بهره برداري از فضاي آموزشي، نرخ تراكم و نحوه توزيع جمعيت عشايري مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است. نتايج تحقيق نشان داد كه نظام آموزشي مناطق عشايري استان در تمام شاخص­ هاي نرخ گذر تحصيلي، ضريب بهره برداري از فضاهاي آموزشي، نرخ تراكم و نحوه توزيع معلمين در مقاطع ايتدايي، راهنمايي و متوسطه از وضعيت مناسبي برخوردار نمي­باشد و فرصت هاي آموزشي آن نابرابر است.

This study was done to survey educational opportunities in Sistan and Baluchestan nomad regions, the descriptive/ analytical method was used. The target population were all of the nomad students in the three educational courses in 89-90 academic year. The sample was equal to whole of population. The data was documental collected by library study and according to credit statistics. The collected data were analyzed by transition rate, Coefficient of utilization of educational spaces, density rate and distribution of teachers in primary, guidance and secondary schools. The result showed that educational system of nomadic tribal regions of the province is not well positioned in all indicators of mentioned. an‎d the results also show that their educational opportunities are unequal and not distributed equally.