بررسي نقش نگرش معنوي در پيش‌بيني راهبردهاي تنظيم‌ شناختي هيجاني در دانشجويان

The Role of Spiritual Attitude in Predicting Cognitive Emotion Regulation Strategies in Students

سابقه و هدف: بر اساس ادبيات پژوهش، نگرش معنوي يكي از مؤلفه‌هاي روانشناسي است كه نقش مهمي در تنظيم شناختي و هيجاني ايفا مي‌نمايد. در اين پژوهش، نقش نگرش معنوي در پيش‌بيني راهبردهاي تنظيم‌شناختي هيجاني در دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي تبريز بررسي شد. مواد و روش‌ها: روش اين پژوهش از نوع توصيفي همبستگي بود و در سال 1393 از بين دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي تبريز، 247 نفر (119 مرد و 128 زن) به روش نمونه‌گيري تصادفي خوشه‌اي انتخاب شدند. پرسشنامه‌ راهبردهاي شناختي تنظيم هيجان Garnefski (CERQ) و هوش معنوي شهيدي و فرج‌نيا، روي گروه نمونه اجرا شد. داده‌هاي حاصل با آزمون آماري ضريب همبستگي و رگرسيون چندگانه در نرم‌افزار SPSS 23 تجزيه و تحليل گرديد. يافته‌ها: نتايج نشان داد كه بين ابعاد نگرش ‌معنوي و توانايي معنوي با تنظيم شناختي هيجاني، رابطه‌ مثبت و معنا‌داري وجود دارد (0001/0P=، 35/or=). براساس نتايج تحليل رگرسيوني، نگرش معنوي، تنظيم شناختي هيجاني مثبت را به‌طور مثبت و معناداري پيش‌بيني مي‌كند (0/24 B=، 0/12R2=). همچنين نگرش معنوي توانسته است تنظيم ‌شناختي هيجاني منفي را به‌طور مثبت و معناداري پيش‌بيني كند (0/31B=، 0/11R2=). استنتاج: با توجه به نتايج حاصل از اين پژوهش، نگرش‌ معنوي مي‌تواند در تنظيم‌ شناختي هيجاني،‌ كارآمدتر كمك نمايد و دانشجوياني كه نگرش معنوي قوي‌تري دارند قادر به تنظيم ‌شناختي هيجاني مؤثرتري هستند.

Background and Purpose: Spiritual attitude is one of the components of psychology, which plays a crucial role in emotion regulation. This study sought to evaluate the role of spiritual orientation in predicting cognitive emotion regulation strategies in the students of Tabriz University of Medical Sciences, Tabriz, Iran. Materials and Methods: This descriptive and correlational study was conducted on 247 students (including 119 males and 128 females) of Tabriz University of Medical Sciences. The subjects were selected through random cluster sampling method in 2014. Data were collected using the Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (CERQ) and the spiritual intelligence questionnaires (developed by Shahidi and Farajnia in 2012). Data analysis was performed using Pearson correlation coefficient and stepwise multiple regression in SPSS, version 23. Results: There was a significant correlation between the spiritual and intellectual capacities with emotion regulation (r=0.35, P<0.001). Based on the results of regression analysis, two subscales of spiritual intelligence and attitude significantly predicted the positive cognitive emotion regulation (R2=0.12, β=0.24). However, only the spiritual attitude could significantly predict the negative cognitive emotion regulation (R2=0.11, β=0.31). Conclusion: Spiritual attitude could play an important role in making more efficient cognitive emotion regulation strategies, and the students with stronger spiritual attitude were able to regulate their emotions more effectively.