پديد آورندگان :
پروندي، علي دانشگاه آزاد اسلامي، كرمانشاه - گروه روانشناسي و مشاوره , مرادي، اسماء دانشگاه آزاد اسلامي، كرمانشاه - گروه روانشناسي و مشاوره , عارفي، مختار دانشگاه آزاد اسلامي، كرمانشاه - گروه روانشناسي و مشاوره
كليدواژه :
اميدواري , جهت گيري مذهبي , زنان سرپرست خانوار , سلامت روان
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: زنان سرپرست خانوار به دلايلي چون ايفاي نقشهاي متعدد، فقر مالي و تنهايي يكي از اقشار آسيبپذير جامعه بهويژه از نظر سلامت روان ميباشند. در اين راستا هدف از پژوهش حاضر بررسي نقش اميدواري و جهتگيري مذهبي در پيشبيني سلامت روان در زنان سرپرست خانوار ميباشد. مواد و روشها: روش پژوهش حاضر توصيفي و از نوع همبستگي بود و در آن از ميان زنان سرپرست خانوار تحت حمايت كميته امداد امام (ره) شهرستان سنقر 150 نفر به شيوه نمونهگيري در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه سلامت عمومي، مقياس جهتگيري مذهبي دروني و بيروني Allport و مقياس اميدواري بزرگسالان Snyder را تكميل كردند. لازم به ذكر است كه براي تجزيه و تحليل دادهها از ضريب همبستگي Pearson و رگرسيون چندگانه به روش همزمان استفاده شد. يافتهها: نتايج نشان داد كه ميان اميدواري و سلامت روان و نيز جهتگيري مذهبي دروني با سلامت روان رابطه معكوس و معناداري (386/or=-، 01/0P<) وجود دارد. همچنين ميان جهتگيري مذهبي بيروني با سلامت روان ارتباط مستقيم و معناداري (388/or=-، 01/0P<) مشاهده شد. تحليل رگرسيون نيز بيانگر آن بود كه اميدواري و جهتگيري مذهبي همراه با هم 0/45 از تغييرات سلامت روان را پيشبيني ميكنند. استنتاج: براساس يافتهها ميتوان گفت كه اميدواري و جهتگيري مذهبي دروني سبب كاهش علائم اضطرابي و اختلال خواب، افسردگي، علائم جسماني (مشكلات جسماني مانند سردرد و درد امعايي/ احشايي) و اختلال در كاركرد اجتماعي ميشوند؛ اما جهتگيري مذهبي بيروني موجب افزايش اين علائم ميگردد؛ بنابراين اميدواري و جهتگيري مذهبي دروني فاكتورهاي مهمي در مقابله مثبت با مشكلات زندگي و حفظ سلامت رواني در زنان سرپرست خانوار ميباشند.
چكيده لاتين :
Background and Purpose: Female householders, for reasons such as playing multiple roles, poverty, and loneliness, are one of the vulnerable social groups, especially from a mental health point of view. In this study, we aimed to predict mental health based on hope and religious orientation among female householders. Materials and Methods: In this descriptive, correlational study, 150 female householders were selected via the convenience sampling method. The participants completed General Health Questionnaire, Allport’s Intrinsic/Extrinsic Religious Orientation Scale, and Snyder's adult hope scale. For the data analysis, Pearson correlation coefficient and simultaneous multiple regression were run. Results: There was a significant negative correlation between hope and mental health and intrinsic religious orientation and mental health (r=0.386, P<0.01). In addition, there was a significant direct correlation between extrinsic religious orientation and mental health (r=0.388, P<0.01). Regression analysis showed that hope and religious orientation, together, predicted 45% of the variance in mental health.
Conclusion: Based on the findings, it can be concluded that hope and intrinsic religious orientation decrease anxiety, insomnia, severe depression, somatic symptoms, and social dysfunction. However, extrinsic religious orientation exacerbate these symptoms. Therefore, hope and intrinsic religious orientation are important factors in positive coping responses to life problems and could maintain mental health among female householders.