غني سازي برنامه درسي زبان انگليسي با رويكرد فناوري كمكي و بررسي تأثير آن بر يادگيري دانش آموزان با آسيب هاي جسمي – حركتي: راهبردي نوين در جهت آموزش فراگير

Enrichment of English Language Curriculum with Assistive Technology Approach and its Impact on learning of Students with Physical-Motor Impairments: A New Strategic Approach to Inclusive Education

مقدمه: استفاده از فناوري‌هاي جديد در آموزش از جمله موضوع‌هايي است كه در دو دهه گذشته مورد توجه صاحب‌نظران آموزش و يادگيري قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر غني سازي برنامه درسي زبان انگليسي با رويكرد فناوري كمكي و بررسي تأثير آن بر يادگيري دانش‌آموزان با آسيب‌هاي جسمي– حركتي بود. روش كار: روش پژوهش نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون-پس آزمون با گروه كنترل است. جامعه آماري شامل كليه دانش‌آموزان پسر با آسيب جسمي-حركتي كه در شهر تهران مشغول به تحصيل بودند، مي‌باشد. با توجه به تعداد كم جامعه آماري، با استفاده از روش نمونه‌گيري هدفمند به شكل در دسترس، تعداد 16 نفر از دانش‌آموزان با آسيب جسمي-حركتي پايه هفتم متوسطه اول در سال تحصيلي 97-1396 مجتمع امام علي(ع) در شهر تهران انتخاب گرديد. ابزار جمع‌آوري داده‌ها، آزمون يادگيري متخصص ساخته بود. براي بررسي روايي محتوايي ابزار از دو شاخص شاخص نسبت روايي محتوايي لاوشه (1975) و شاخص روايي محتوايي والتز و باسل (1981) استفاده شد. همچنين پايايي آزمون با استفاده از روش آلفاي كرونباخ 88/. به دست آمد كه نشان دهنده اين است كه آزمون از پايايي خوبي برخوردار بود. گروه آزمايش طي شش جلسه درس زبان انگليسي را با استفاده از الگوي آموزشي غني شده با فناوري كمكي(آنلاين و آفلاين) آموزش ديدند و گروه كنترل به شيوه معمول آموزش ديدند. در بخش آنلاين از وب سايت كوئيا و در بخش آفلاين از نرم‌افزار چند رسانه‌اي درس زبان‌انگليسي استفاده شد. براي تجزيه و تحليل داده‌ها از روش‌هاي آماري در دو سطح توصيفي (شاخص‌هاي مركزي و پراكندگي) و استنباطي (تحليل كواريانس) استفاده شده است. يافته‌ها: يافته‌ها نشان داد كه پس از تعديل نمرات پيش‌آزمون، تفاوت معني‌داري بين گروه آزمايش و كنترل در متغير يادگيري وجود دارد (0/05 ≥ P). بنابراين نتايج اين پژوهش در راستاي ساير پژوهش‌هاي انجام شده، بيانگر نقش مثبت استفاده از فناوري‌هاي كمكي در افزايش يادگيري دانش‌آموزان با آسيب‌هاي جسمي – حركتي بود. نتيجه‌گيري: براساس يافته‌هاي اين پژوهش مي‌توان پيشنهاد داد از اين الگو به عنوان راهكاري اجرايي براي يكي از اهداف كلان در سند تحول بنيادين آموزش و پرورش "بهره‌مندي هوشمندانه از فناوري‌هاي نوين در نظام تعليم و تربيت رسمي عمومي مبتني بر نظام معيار اسلامي" استفاده شود.

Introduction: The use of new technologies in education is one of the topics that has attracted the attention of educational experts in the past two decades. The purpose of this study was to investigate the effect of Instructional Model enriched with Assistive Technology on learning of Students with Physical-Motor Impairments in English classes. Methods: The research method is semi-experimental with pre-test and post-test design in control group. The statistical population included all boy students with Physical-Motor who were studying in Tehran. With regard to the low numbers of the population, a purposeful sampling method in the form of available, was selected to study on 16 students with physical-motor Impairments in the 7th grade of primary school in the academic year of 2017-2018 in Imam Ali (AS) Educational complex in Tehran. The data collection tool was a specialist learning test. To evaluate the content validity of the tool, two indicators of the content validity scale (1975) and content validity index (Waltz and Bassel, 1981) were used. Also, the reliability of the test was 0.88 by Cronbach's alpha. It was shown that the test was of good reliability. The experimental group was trained in six sessions using an Instructional Model enriched with Assistive technologies (online and offline), and the control group was trained in the usual way. In the online section, we utilized the Quays website, and in the offline section, we applied the English language course software. For analyzing the data, statistical methods were used at both levels of descriptive (central and scatter plot) and inferential (covariance analysis and t test). Results: The results showed that after adjusting the pre-test scores, there is a significant difference between the experimental group and the control group in the educational satisfaction variable; therefore, the results of this research, in line with other researches, show the positive role of using Assistive Technologies to increase students' Achievement Satisfaction with physical-motor Impairments. Conclusions: Based on the findings of this research, it can be suggested that this model be used as an implementation strategy for one of the major objectives in the fundamental study of education, "the smart use of modern technologies in the public education system based on the Islamic criteria system."