عنوان مقاله :
نمادگرايي در شعر بهزاد كرمانشاهي و عبد الوهّاب البياتي
پديد آورندگان :
رحيمي زنگنه، ابراهيم دانشگاه رازي، كرمانشاه، دانشكده ادبيّات و علوم انساني , الماسي، عطا دانشگاه رازي، كرمانشاه
كليدواژه :
ادبيّات تطبيقي , شعر معاصر , نماد , بهزاد كرمانشاهي , عبد الوهّاب بياتي
چكيده فارسي :
در دورة معاصر بهدليل مشتركات فراوان بين دو فرهنگ ايراني و عربي، ميتوان تشابه افكار و تصاوير و درنهايت مضامين شعري همسان را كه البتّه در برخي موارد با ديدگاههاي متفاوت همراه هستند، در آثار شعري شاعران دو ملّت بهخوبي حس كرد. بهزاد كرمانشاهي و عبد الوهّاب بياتي، بهمثابة عضوي از جامعة ادبي خويش، نقش مهمّي در بازتاب تحوّلات سياسي و اجتماعي ايفا كردهاند؛ امّا گاهي اوقات واقعيّتهاي جامعه، بنا به دلايلي همچون مناسبنبودن فضاي سياسي و اجتماعي، در سرودههاي آنها بهصراحت، بيان نميشود؛ چراكه بيان اين واقعيّتها در برخي موارد با نهادهاي سياسي و اجتماعي در تقابل قرار ميگرفت؛ از اينرو، دو شاعران براي بيان ديدگاههاي خويش از نماد استفاده كردهاند؛ لذا با توجّه به اين اصل كه ارزيابي درست ادبيّات ملّي و تبيين جايگاه آن در ميراث فكري و ادبي بشريت جز با مقايسة ادبيّات ملّتها ميسّر نميشود، نوشتار پيش رو در راستاي غنابخشيدن به ادبيّات ملّي و نشاندادن ارزشهاي ادبي آن در كنار ادبيّات ملل مختلف، ميكوشد تا با رويكردي توصيفي - تحليلي و براساس مكتب آمريكايي ادبيّات تطبيقي كه دامنة پژوهش آن منحصر به تأثير و تأثّر نيست، بلكه بر زيباييهاي هنري تأكيد دارد؛ كاركرد نماد را در شعر بهزاد كرمانشاهي و عبد الوهّاب بياتي تحليل كند. بررسيها نشان ميدهد نماد با تجربههاي روحي و عاطفي اين دو شاعر، پيوندي ناگسستني دارد و بازتابي از سرخوردگيهاي هنرمند و شرايط سياسي - اجتماعي روزگار آنان و راهي براي آشكاركردن زشتيها و خفقان حاكم بر جامعه است.
عنوان نشريه :
كاوش نامه ادبيات تطبيقي
عنوان نشريه :
كاوش نامه ادبيات تطبيقي