عنوان مقاله :
بررسي جداييگزينيهاي اجتماعي- فضايي مهاجران در شهر مشهد
عنوان به زبان ديگر :
Studying the Socio-Spatial Segregation of Migrants in Mashhad
پديد آورندگان :
رفيعيان، مجتبي دانشگاه تربيت مدرس - دانشكدة هنر و معماري - گروه شهرسازي , قضايي، محمد دانشگاه تربيت مدرس - دانشكدة هنر و معماري - گروه شهرسازي , قاضي، رضا دانشگاه تهران - دانشكدة هنر و معماري
كليدواژه :
مهاجرت , مشهد , شكاف فضايي , جداييگزيني , انتخاب محل سكونت
چكيده فارسي :
جداييگزينيهاي اجتماعي-فضايي يكي از مهمترين چالشهاي كنوني كلانشهرهايي نظير مشهد است. يكي از زمينههاي بروز اين پديده حضور مهاجران در شهرهاست كه با توجه به ترجيحاتشان مكانهاي خاصي از شهر را براي سكونت انتخاب ميكنند و براساس آن بر جداييگزيني اجتماعي-فضايي شهري ميافزايند. مطالعة حاضر درصدد است تا چگونگي سكونت مهاجران در شهر مشهد و ترجيحات آنها را در انتخاب محل سكونتشان بررسي كند. روش پژوهش از نوع توصيفي-تحليلي است و براي گردآوري دادهها به دادههاي دست دوم سرشماري و طرح تفصيلي مشهد مراجعه شده است، همچنين براي تحليل دادهها از شاخصهاي دوگروهي و چندگروهي، تحليلهاي فضايي موران و نقاط داغ و ضريب همبستگي پيرسون استفاده شده است. نتايج نشان ميدهد با توجه به شاخص جداييگزيني چندگروهي كه برابر با 44/0 است و با توجه به آمارة موران، مهاجران بهصورت خوشهاي و جدا افتاده در شهر مشهد زندگي ميكنند؛ يكي از مهمترين ترجيحات آنها براي انتخاب محل سكونت، حضور همنوعانشان در همسايگي آنهاست. از سوي ديگر، وجود ارتباط معنادار بين سهم مهاجران از جمعيت نواحي شهري و تعدادي از متغيرهاي پايگاههاي اقتصادي- اجتماعي و خانوادگي، بيانگر اين موضوع است كه مهاجران مشهد عمدتاً مكانهايي را براي سكونت انتخاب ميكنند كه با توجه به خواستگاه اقتصادي و اجتماعيشان براي آنها قابل استطاعت است؛ به همين دليل با خواستگاه ضعيفتر عمدتاً در مناطقي سكونت ميكنند كه از نظر كالبدي- سكونتي در شرايط مساعدي قرار ندارد. درنتيجه، اين عوامل ضمن جداكردن مهاجران از بافت اصلي شهر و از يكديگر، جداييگزيني و شكاف فضايي را در مشهد تشديد ميكند و مانع از تحقق انگارة توسعة پايدار ميشود.
چكيده لاتين :
Socio-spatial segregation is one of the most important challenges faced by metropolises e.g. Mashhad today. One of the factors of this phenomenon is the presence of immigrants in cities, who, according to their preferences, select specific areas of residence in the city, and thus, add to the urban socio-spatial segregation. This paper aims to study the residential pattern of migrants and their preferences to select an area for living. Descriptive–analytical method and second-hand data from census and Mashhad’s comprehensive plan were used to study the socio-spatial segregation of migrants. Moreover, two-group and multi-group indices, spatial analysis of Moran and hot spot, along with Pearson correlation index were used to analyze the data. Results indicate that due to the multi-group index which is 0.44, and due to the Moran statistics, migrants are living segregated and clustered in Mashhad. Thus, one of their most important preferences for inhibiting somewhere is the existence of their own group. On the other hand, the significant relationship between the share of migrants from total urban population and some socioeconomic and households variables indicate that Mashhad’s migrants usually select residential environments which are appropriate for them based on their socioeconomic origins. Therefore, migrants with a weaker origin mainly choose areas for residence which are not in favorable physical conditions. As a result, these factors not only separate migrants from the main fabric of the city and each other, but also intensify the segregation and spatial gap in Mashhad, and prevent sustainable development.
عنوان نشريه :
مطالعات و تحقيقات اجتماعي در ايران
عنوان نشريه :
مطالعات و تحقيقات اجتماعي در ايران