عنوان مقاله :
اسارت و رهايي به روايت سانكهيه و نخجيران مثنوي
عنوان به زبان ديگر :
فاقد عنوان و چكيده لاتين
پديد آورندگان :
قنبري، بخشعلي دانشگاه آزاد تهران مركز
كليدواژه :
سانكهيه , رهايي , اسارت , انسان , مولوي
چكيده فارسي :
يكي از موضوعات و مضامين مكرر در مجموعه متون عرفاني جهاني، تبيين راه و راههاي رهايي انسان از ماده و تبيين دلايل و عوامل هبوط و اسارت انسان در جهان زيرين است. اين موضوع، مورد توجه مكتب سانكهيه در سنت ديني، عرفاني هندوئيسم بوده و در متون مختلف اين مكتب بازتاب يافته است، البته اين امر، انديشه مشترك همه مكاتب هند است. اين موضوع، در آثار مولوي نيز مطرح و او نيز اسارت و رهايي انسان را بهعنوان مهمترين تمهاي اصلي خود قرار داده است. ميان اين دو نگرش، تقاربهاي قابلتوجهي وجود دارد؛ زيرا در سانكهيه براي رهايي انسان، بيشتر بر كوششهاي انسان تاكيد ميشود. درحاليكه در انديشه مولوي، خدا جايگاه ويژهاي در رهايي دارد. در باب تشابههاي آن دو بايد گفت: در هر دو اسارت انسان امري جهاني و انسانشناختي است؛ زيرا سرشت انسان و جهان زيست او قرين غفلتاند. همين امر موجب اسارت او ميشود. راهزني گونة پركريتي و معرفت خيالي، دچار شدن به جهل و پيروي از هوا و هوس، بهعنوان عوامل عيني اين اسارت و رياضت، براي كسب معرفت از راههاي رهايي در سانكهيهاند. سلوك براي رهايي در هر دو مطرح است، اما در مثنوي با كلينگري و در سانكهيه، با برنامه معين مانند يوگا مواجه هستيم.
عنوان نشريه :
معرفت اديان
عنوان نشريه :
معرفت اديان