مقايسه طرحواره هاي ناسازگار اوليه، راهبردهاي مقابله اي و بلوغ عاطفي در دانشجويان با و بدون نشانگان آسيب عاطفي

Early Maladaptive Schemas, Coping Strategies and Emotional Maturity Has an Emotional Injury with Clinical Symptoms without Clinical Symptoms in Students

زمينه و هدف: در هر دوره از چرخه زندگي، فرد درگير روابط ويژه اي با ديگران است كه اين روابط مي تواند سلامت فردي و اجتماعي او را ارتقاء بخشد يا باعث ايجاد آسيب در فرد شود. پژوهش حاضر با هدف مقايسه طرحواره هاي ناسازگار اوليه، راهبردهاي مقابله اي و بلوغ عاطفي بين دانشجويان داراي آسيب عاطفي و بدون آسيب عاطفي انجام شد. روش و مواد: اين مطالعه به صورت علي- مقايسه اي انجام شد. از بين 422 دانشجوي ساكن در خوابگاههاي دانشگاه دامغان و دانشگاه آزاد دامغان در سال تحصيلي 95-1394، تعداد 150 نفر به روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه هاي ضربه عشق، راهبردهاي مقابله اي، طرحواره و بلوغ عاطفي جمع آوري شد. براي تجزيه و تحليل داده ها از شاخص هاي آمار توصيفي مانند ميانگين و انحراف معيار و از شاخص هاي آمار استنباطي مانند واريانس تك متغيره و چند متغيره و رگرسيون چندگانه استفاده شد. يافته ها: نتايج نشان داد كه بريدگي و طرد ( 0/ 01> F= 6 / 05 ، P )، خودگرداني و عملكرد مختل (F=8/34, P<0/001)، محدوديت هاي مختل (F=10/16, P<0/0001)، ديگر جهت مندي (F=6/99, P<0/01)، گوش به زنگي بيش از حد بازداري ( 0/04> F= 3/18 ، P ) در بين دو گروه با و بدون نشانگان باليني تفاوت وجود داشت. بين دو گروه در نمرات حاصل از راهبردهاي مقابله اي و بلوغ عاطفي تفاوت ديده شد ( 0/0001>P). اين مدل 24/4 درصد از واريانس را توجيه مي كند ( 0/244= Adj R2). رشته تحصيلي و مقطع تحصيلي پيش بيني كننده هاي معني داري بودند ( 0/01>P). نتيجه گيري: مطالعه نشان داد كه افراد داراي آسيب عاطفي از نظر طرحواره هاي ناسازگار، راهبردهاي مقابله اي و بلوغ عاطفي با افراد بدون آسيب عاطفي تفاوت دارند. همين مسأله لزوم توجه بيشتر درمانگران و مشاوران را به اين حيطه مي طلبد.

Background and Objectives: In each life cycle stage, special relationship with the other person involved is that this relationship can improve individual health and social or damaged individual. The present study aimed to compare the early maladaptive schemas, coping strategies and emotional maturity of students with emotional injuries and no damage was emotional. Material and Methods: The causal-comparative study was conducted. From 422 students living in dormitories Damghan University and Azad University in the academic year 2015-16, 150 students were selected randomly. Participants blow to the questionnaire love, coping strategies questionnaire, the young schema questionnaire and emotional maturity questionnaire responded. To analyze the data, descriptive statistics such as mean and standard deviation and inferential statistics such as variance univariate and multivariate multiple regressions used. Results: Results showed that significantly cuts and the exclusion (P<0.01), Impaired Autonomy and Performance (P<0.001), restrictions disrupted (P<0.0001), the orientation (P<0.01), vigilance over limit/retention (P<0.04). The results of univariate analysis of covariance can be said that between the two groups in scores of coping strategies and emotional maturity there is a significant difference statistically (P<0.0001). The regression model explained 24.4% of the variance stems (R=0.244). Course of study and level of education were significant predictors (P<0.01). Conclusion: The study showed that people with emotional damage from the domains of conflict, coping strategies and emotional maturity are different with people without emotional damage. Same goes for more attention to this area will require therapists and counselors.