عنوان مقاله :
راوي غيرقابل اعتماد در داستان شاه و كنيزك
عنوان به زبان ديگر :
فاقد عنوان و چكيده لاتين
پديد آورندگان :
حسن پور، هيوا پژوهشگاه علوم انساني , حسن زاده نيري، محمدحسن دانشگاه علامه طباطبايي , اسلامي، آزاده دانشگاه علامه طباطبايي
كليدواژه :
راوي غيرقابل اعتماد , شاه و كنيزك , مولوي , مثنوي
چكيده فارسي :
راوي غيرقابل اعتماد، از مباحث جديد در علم روايت شناسي است. راوي اگر ساده انديش، كودك، دروغگو، ناآگاه، مداخله گرِ يك جانبه يا متعصّب باشد، مي تواند داستان را به گونه اي مغاير با واقعيّت آن به مخاطب نشان داده و او را به اشتباه بياندازد. در داستان شاه و كنيزك كه يكي از مهم ترين و بحث برانگيزترين داستان هاي مثنوي است، راوي به دليل داشتن تعصّب نسبت به شخصيت هاي شاه و حكيم و نداشتن آگاهي كافي از روابط علّي و معلولي داستان و نيز دخالت گري بسيار، غيرقابل اعتماد است و با تفسيرها و مداخله گري هاي يك جانبه و فراوان خود در داستان ابهاماتي ايجاد كرده است. اعتقاد به ظلّ اللهي سلطان و تعصّب بر بري بودن او از خطا، باعث شده كه راوي اين داستان تفسيرهايي نادرست ارائه دهد و عمل غيراخلاقي شاه و حكيم را كه منجر به فريب دادن و قتل زرگر سمرقندي م يشود، توجيه نمايد؛ درحاليكه بررسي دقيق داستان نشان م يدهد كه شاه، شخصيتي فريبكار و نيرنگ باز دارد. همچنين راوي، دليل سرد شدن كنيزك را زشت رو شدن زرگر مي داند. اين در حالي است كه بر اساس شواهد درون متني، مي توان دليل آن را وصال جنسي دانست. اين مطلب كه وصال، پايان و مرگ عشق است؛ امروزه در نظريات روانشناسان بزرگي چون رولو مي مطرح شده است.
عنوان نشريه :
كهن نامه ادب پارسي
عنوان نشريه :
كهن نامه ادب پارسي