عنوان مقاله :
حافظ: پسامدرنِ سده هشتم
پديد آورندگان :
زماني،فاطمه دانشگاه سمنان , رضايي، محمد دانشگاه سمنان
كليدواژه :
پسامدرنيسم , غزليات حافظ , عدم قطعيت , بينامتنيت , نقيضهگويي
چكيده فارسي :
در مورد پسامدرنيسم دو ديدگاه كلي وجود دارد: ديدگاه اول آن را متعلق به دوره تاريخي خاصي ميداند و ديدگاه دوم آن را همچون سبك هنري و ادبي مينگرد. مطابقِ ديدگاه دوم، هر اثري كه از ساختار و فرم آثار پسامدرن، مانند عدم انسجام، عدم قطعيت، ناباوري به فراروايتها، عنصر وجودشناسي، طنز و آيروني، نقيضهگويي و بينامتنيت، برخوردار باشد، پستمدرن شمرده ميشود. از آنجا كه ساختارشكني، طنز، نقيضه، اعتراض به كلانروايتها و... از ويژگيهاي سبكي مسلّم غزليات حافظ است، اين فرض تقويت ميشود كه حافظ از سبك پسامدرن برخوردار است. بنابراين با توجه به ديدگاه دوم، نگارنده در مقاله حاضر سنجش غزليات حافظ با تكيه بر ويژگيهاي سبكي مكتب پستمدرن را پيش روي قرار داده است. بر اساس نتيجه اين بررسي شايد بتوان گفت از ميان شاعران كلاسيك ايران حافظ تنها شاعري است كه نه همچون نويسندگان عصر حاضر با تكيه بر خودآگاهي پسامدرني، بلكه با تكيه بر نوعي ناخودآگاهي پسامدرني، به ساختارشكني مؤلفه هاي بلاغي و ستيز با مطلقانديشيهاي عصر خويش برخاسته و شاهكار پسامدرن دوران خويش را خلق كرده است.