رابطه ساده و چندگانه تئوري ذهن، خودتنظيمي هيجاني و سبك هاي دلبستگي (ايمن و ناايمن) با بي انضباطي در دانش آموزان دختر سال سوم دبيرستان هاي شهر اهواز

THE RELATIONSHIP SIMPLE an‎d MULTIPLE EMOTIONAL SELFREGULATION an‎d ATTACHMENT STYLES (SECURE, AVOIDANT) WITH INDISCIPLINE ON FAMALE STUDENTS IN THE THIRD COURSE OF HIGH SCHOOLS IN AHVAZ

پيش زمينه و هدف بي انضباطي در مدارس يك پديده چندوجهي بوده كه اثرات نامطلوب فراواني بر خشنودي معلم از كار و يادگيري دانش آموزان دارد. هدف پژوهش حاضر بررسي پيشايندهاي مهم تئوري ذهن، خودتنظيمي هيجاني و سبك هاي دل بستگي (ايمن و ناايمن) در بروز رفتار بي انضباطي ست. مواد و روش ها مطالعه حاضر يك مطالعه توصيفي از نوع همبستگي بود. جامعه آماري اين پژوهش را دانش آموزان دختر سال سوم دبيرستان هاي شهر اهواز در سال تحصيلي 1393-1394 تشكيل داده اند. از اين جامعه تعداد 440 نفر به روش نمونه گيري تصادفي چندمرحله اي بر اساس جدول كرجسي و مورگان انتخاب شدند. به اين صورت كه از بين نواحي چهارگانه آموزش وپرورش شهر اهواز سه ناحيه به صورت تصادفي انتخاب شدند. در گام هاي بعدي، از هر ناحيه 3 دبيرستان دخترانه و از هر دبيرستان سه رشته و از هر رشته تعدادي دانش آموز (تجربي 160 نفر، انساني 148 نفر و رياضي 132 نفر) به صورت تصادفي انتخاب شدند. ابزارهاي مورداستفاده در اين پژوهش شامل مقياس دل بستگي بزرگ سالان (AAI)، پرسشنامه هوش هيجاني شرينگ، آزمون محقق ساخت بي انضباطي و آزمون ذهن خواني از طريق تصوير چشم (RMET) بودند يافته ها داده هاي پژوهش با استفاده از ضريب همبستگي و تحليل رگرسيون به روش ورود هم زمان و گام به گام مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. نتايج نشان داد كه بين تئوري ذهن، خودتنظيمي هيجاني، سبك دل بستگي ايمن و ناايمن اجتنابي به عنوان متغيرهاي پيشايند با بي انضباطي رابطه اي معني دار وجود دارد. در ضمن نتايج نشان داد كه بين خودتنظيمي هيجاني و سبك دل بستگي ايمن با بي انضباطي رابطه منفي معناداري وجود دارد. از نتايج قابل توجه اين پژوهش، وجود رابطه مثبت معنادار بين ذهن خواني و بي انضباطي ست. همچنين، نتايج تحليل رگرسيون به روش گام به گام نشان داد كه سبك دل بستگي ايمن (57/0- =β، 001/0P ≤) از ميان متغيرهاي پيش بين بيشترين نقش پيش بيني كنندگي متغير بي انضباطي را داراست. استنتاج: با توجه به نقش مهم متغيرهاي فردي و خانوادگي موثر در بروز رفتارهاي نامطلوب در دانش آموزان، پژوهش حاضر نشان داد كه سبك دل بستگي ايمن بيشترين نقش را در بروز رفتار بي انضباطي نشان مي دهد كه به تاثير بسيار زياد رابطه گرم و صميمي بين والدين و فرزندان اشاره مي كند. پيشنهاد مي شود به والدين درباره اثربخشي فراوان رابطه مطلوب و صميمي به همراه وجود قوانين استاندارد در خانواده آگاهي لازم داده شود.

Background & Aims: School indiscipline is a multi-faceted phenomenon that has many adverse effects on satisfaction from teaching and learning of students. This study examines the important antecedents theory of mind, self-regulation and emotional attachment styles in creating indiscipline behavior is. Materials & Methods: This study descriptive correlational study was conducted on junior high school students in Ahwaz 2014-2015. The 440 girls of the population were selected using multistage cluster sampling method. Adult Attachment Interview (AAI), Emotional Intelligence Questionnaire, Reading the Mind in the Eyes Test (RMET) and researcher-made questionnaire were filled and the data were analyzed using correlation and regression analysis. Results: The results showed there was a significant relationship between the theory of mind, emotional self-regulation, secure and avoidant attachment style with indiscipline behavior. There was a significant negative relationship between emotion regulation and secure attachment with indiscipline. Also there was a positive relationship between mind reading and indiscipline acts. Also, stepwise multiple regression analysis showed that secure attachment style was the most predictive variable for indiscipline behavior. (P ≤0.000, β= -0.57) Conclusion: Given the important role of individual and familial factors affecting the incidence of inappropriate behavior in students, this study showed that the most important indicator goes the development of secure attachment. Therefore, the warm relationship between parents and children plays a critical role. It is suggested to inform parents about the effectiveness of parental close relationship along with particular rules in order to raise healthy children.