عنوان مقاله :
واكاوي تاثيرات نوسازي دولتي بر وضعيت سياسي اجتماعي زنان افغانستان؛ با تاكيد بر متن قوانين اساسي
پديد آورندگان :
حميدي، سميه دانشگاه بيرجند - گروه علوم سياسي , يوسف زهي، ناصر دانشگاه فردوسي مشهد
كليدواژه :
افغانستان و نوسازي دولتي , مدرنيتههاي چندگانه , آيزنشتات , زنان و قانون اساسي
چكيده فارسي :
برنامه نوسازي افغانستان، همزمان با نوسازي در ايران و تركيه شروع شد و طبقات و اقشار اجتماعي اين كشور را تحت تاثير قرار داد. متولي اين امر، دولت و بازنمود آن، تدوين و تصويب هفت سند قانون اساسي بوده است. در اين ميان، وضعيت زنان افغانستان، متاثر از سرشت دولتيِ نوسازي بوده است. مقاله حاضر، با واكاوي متن قوانين اساسي افغانستان و اتكا به نظريه مدرنيته هاي چندگانه آيزنشتات، درصدد واكاوي اين مسئله است كه فرازوفرودهاي نوسازي دولتي افغانستان طي سالهاي 1919 تا 2005م (13841298ش)، چه تاثيراتي بر وضعيت سياسي اجتماعي زنان افغان برجاي گذاشته و بازنمود اين امر، در قوانين اساسي اين كشور چگونه بوده است؟ طبق فرضيه نوشتار، برنامه نوسازي دولتهاي افغانستان در خصوص وضعيت زنان، به دليل عدم مطابقت با بافتار سنّتي مذهبي جامعه، مسيري از افراط و تفريط را طي نموده است. يافته هاي پژوهش نشان ميدهد كه ارائه برنامه هاي توسعه سكولاريستي، كمونيستي و يا قرائتهاي جزمي و سلفي راديكال، از مهمترين مشكلات برنامههاي نوسازي در افغانستان در حوزه پيشرفت وضعيت سياسي اجتماعي زنان بوده است. ازاينرو، با وجود آنكه نوسازي دولتي، دستاوردهايي را به همراه داشته است، اما عدم درك مقتضيات بومي و بافت سنّتي جامعه افغان، سبب افزايش مقاومت ها و ناسازه هايي در اين حوزه شده است.
عنوان نشريه :
مطالعات تاريخي جهان اسلام
عنوان نشريه :
مطالعات تاريخي جهان اسلام