كاربرد شناخت-رفتار درماني در درمان بيماران مبتلا به وسواس فكري - عملي مقاوم به درمان (گزارش موردي)

Application of Cognitive-Behavior Therapy in the Treatmentof Refractory Patients with Obsessive Compulsive Disorder

اگر چه پژوهشهاي انجام شده طي سه ماهه گذشته كارايي درمانهاي دارويي و رفتاري را در مورد بيماران مبتلا به وسواس‌ فكري-علمي تأييد كرده‌اند،ولي نرخ بالاي عود بيماري و پاسخ ندادن گروهي از بيماران به درمانهاي ياد شده،موجب‌ گرديده است كه طي دهه گذشته شناخت-رفتاردرماني اين اختلال نيز توجه پژوهشگران را به خود جلب نمايد.اين‌ پژوهش كاربرد علمي شناخت-رفتاردرماني را در مورد سه بيمار مبتلا به وسواس فكري-عملي مقاوم به درمان مورد بررسي قرار داده و با توجه به وابسته به فرهنگ بودن افكار وسواسي،پيشنهادهايي در مورد شيوه‌هاي كاربردي،مطرح نموده‌ است.بر پايه يافته‌هاي اين پژوهش،درمان‌شناختي-رفتاري در مورد اين سه بيمار موفق بوده و نتايج درماني در پي‌گيري‌ 6 ماهه بر جاي مانده بودند.

During the past three decades, there have been several studies concerning the efficacy of drugs and behavior therapy for treating obsessivecompulsive disorder. The high rates of relapse, and number of patients withour any improvement has turned clinicians attention toward the cognitive-behavior therapy (CBT) for the treatment of this disorder. This article has examined the efficacy of cognitive behavior therapy for three refractory obsessive-compulsive patients. Since the content of obsessive thoughts are culturally related, useful techniques are suggested for the treatment of Iranian clients. The results revealed that CBT was effective in treating obsessive-compulsive disorder.