عنوان مقاله :
تأثير آموزش تحمل پريشاني بر توانايي تنظيم هيجاني و بهبود ﻧﺎرسايي ﻫﻴﺠﺎﻧﻲ مبتلايان به اختلال نيمهباليني خودارضايي
عنوان به زبان ديگر :
The Effect of Distress Tolerance Education on Emotional Regulation and Improvement of Alexithymia in Patients with Masturbation
پديد آورندگان :
طاهري، زهرا دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات، تهران , رضايي جمالوئي، حسن دانشگاه آزاد اسلامي، واحد نجف آباد - گروه روانشناسي , زماني، سعيد دانشگاه آزاد اسلامي، واحد همدان - گروه روانشناسي
كليدواژه :
آموزش تحمل پريشاني , نارسايي هيجاني , تنظيم هيجاني , خودارضايي
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: خودارضايي مكمل تمايل جنسي است كه نيازي به وجود شريك جنسي نيست و به دليل تغييرات هورمورني دوران نوجواني به طور ناگهاني، افزايش مييابد. پژوهش حاضر با هدف بررسي تأثير آموزش تحمل پريشاني بر نارسايي ﻫﻴﺠﺎﻧﻲ، تنظيم هيجاني، و تحمل پريشاني آزمودنيهاي 11 تا 14 سال دچار اختلال نيمهباليني خودارضايي (4 فرد مبتلا به صورت تكبررسي) انجام شد. روش: در تك بررسي آزمايشي از نوع خط پايه چندگانه، فرايند درمان 8 جلسهاي بر روي چهار آزمودني انجام شد. چهار بيمار سرپايي مبتلا به اختلال نيمهباليني خودارضايي، قبل، حين، و پس از درمان با استفاده از پرسشنامه نارسايي هيجاني (تورنتو، 2005)، پرسشنامه تنظيم شناختي هيجان (گارنفسكي و همكاران، 2001) و ﺗﺤﻤﻞ ﭘﺮيﺸﺎﻧﯽ ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ (علوي، 2011) ارزيابي شدند و براي عينيسازي ميزان بهبودي از فرمول درصدي بهبودي استفاده شد. يافته ها: نتايج پژوهش نشان داد كه آموزش تحمل پريشاني به بهبود هيجانات، افزايش تنظيم هيجاني، و تحمل پريشاني منجر شد و ميزان بهبودي در تأثير نارسايي هيجاني 44/48 درصد، در تنظيم هيجاني 50/29 درصد، و در ﺗﺤﻤﻞ ﭘﺮيﺸﺎﻧﯽ ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ 58/39 درصد بود. نتيجهگيري: بر اساس نتايج اين پژوهش ميتوان نتيجه گرفت كه آموزش تحمل پريشاني باعث ميشود كه آزمودنيهاي مبتلا به اختلال خودارضايي بتوانند هيجانات مثبت و منفي خود را شناسايي كنند و در نتيجه نارسايي هيجاني در آنها، كاهش يافته و توانايي تنظيم هيجان و سطح تحمل تنيدگي، افزايش مييابد.
چكيده لاتين :
Background and Purpose: Masturbation is a complement to sexual desire that does not require a sexual partner and increases suddenly due to hormonal changes in adolescence. The purpose of this study was to investigate the effect of distress tolerance training on alexithymia, emotional regulation, and distress tolerance in 11-14 year-old subjects with masturbation. Method: In a case study of multiple baseline type, the 8-hour treatment process was performed on four subjects. Four outpatient with masturbation were evaluated by Toronto alexithymia scale (TAS-20) (Toronto, 2005), cognitive emotion regulation questionnaire (Garnowski et al., 2001) and tolerance of emotional distress (Alawi, 2011) before, during, and after the therapy. The percent recovery was used to measure the recovery rate. Results: Results showed that distress tolerance training was effective in improving alexithymia and increasing emotional regulation and tolerance of distress. The rate of recovery was 44.48% for alexithymia, 29.50% for emotional regulation, and 39.38% for emotional distress. Conclusion: Based on the results of this study, it can be concluded that distress tolerance training makes it possible for subjects with masturbation to identify their positive and negative emotions and thus decreases their emotional deficiency and increases their ability of emotional regulation and their level of stress tolerance.
عنوان نشريه :
سلامت روان كودك
عنوان نشريه :
سلامت روان كودك