هوش فرهنگي و رفتار شهروندي سازماني

Cultural Intelligence and Organizational Citizenship Behaviour (Text in Persian)

اين پژوهش با هدف بررسي رابطه بين هوش فرهنگي و رفتار شهروندي سازماني به مرحله اجرا در آمد. جامعه آماري پژوهش، 108 نفر از كارشناسان مراكز آموزش و تحقيقات جهاد كشاورزي استان لرستان بود كه از طريق سرشماري مورد بررسي قرار گرفت. براي جمع آوري داده هاي اوليه از روش توزيع پرسش نامه استاندارد استفاده شد و داده هاي ثانويه از طريق مطالعات كتابخانه اي به دست آمد. مقياس اندازه گيري از نوع طيف پنج گزينه اي ليكرت بود و از آلفاي كرونباخ و اسپيرمن برآون براي محاسبه پايايي پرسش نامه ها استفاده گرديد. ضرايب آلفاي كرونباخ و اسپيرمن برآون پرسشنامه هوش فرهنگي به ترتيب معادل80/0 و 92/0 و براي پرسشنامه رفتار شهروندي سازماني معادل80/0 و 83/0 به دست آمد. يافته هاي پژوهش حاكي از آن است كه بيـن هـوش فرهنگي كاركنان در چهار مولفه فراشناختي، شناختي، انگيزشي و رفتاري با رفتـار شهـرونـدي سـازماني بر اساس ضرايب همبستگي پيرسون رابطه مستقيم و معناداري وجود دارد. براساس نتايج تحليل رگرسيون گام به گام سه مولفه شناختي، انگيزشي و فراشناختي، توان پيش بيني سطح رفتار شهروندي سازماني را دارند و مولفه شناختي مهم ترين نقش را به خود اختصاص داده است.

This study examines the relationship between cultural intelligence and organizational citizenship behavior (OCB). For this purpose، 108 employees from the Agriculture Education and Researchs Centers of Lorestan were selected. Research method is descriptive-correlative. Regarding the limited society، every member was studied using census method. Instruments of the study were cultural intelligence and organizational citizenship behavior questionnaires. Results indicated that there were significant relationships between cultural intelligence with organizational citizenship behavior. According to progressive regression analysis results، three components (cognitive، motivational، trans cognitive) have high capability to predict organizational citizenship behavior، that cognitive component has the most important role and the highest level.