الگوي روابط ساختاري حمايت اجتماعي، راهبردهاي مقابله اي و بر چسب اجتماعي با علائم افسردگي در زنان نابارور استان تهران در سال 1389

Structural Relationship Model between Social Support, Coping Strategies, Stigma and Depression in Infertile Women in Tehran, Iran, 2010

مقدمه: روان شناساني كه با افراد نابارور سر و كار دارند، براي كسب نتايج بهتر درماني و تأمين سلامت رواني آنها سعي در تدوين و اجراي مداخلاتي به منظور كاهش استرس و افزايش سازگاري اين افراد دارند. جهت دستيابي به اين هدف، ابتدا بايد مسائلي كه در افزايش استرس اين افراد و كاهش سلامت رواني آنها تأثير دارد را شناخت و براي برنامه‌ريزي‌هاي آينده جهت كاهش آسيب‌پذيري اين افراد، اقدامات لازم را انجام داد. لذا مطالعه حاضر با هدف ارزيابي عوامل مؤثر بر افسردگي زنان نابارور، به بررسي روابط علّي متغير‌هاي راهبردهاي مقابله‌اي، حمايت اجتماعي، برچسب اجتماعي (استيگما)، و افسردگي، در جمعيت زنان نابارور پرداخت. روش‌كار: اين مطالعه مقطعي از آبان تا دي ماه سال 1389 بر روي 400 زن نابارور مراجعه كننده به بيمارستان تخصصي زنان، زايمان و نازايي صارم انجام شد. افراد به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه هاي حمايت اجتماعي وكس و همكاران، نسخه كوتاه فهرست مقابله با موقعيت هاي استرس‌زاي اندلر و پاركر، پرسشنامه افسردگي بك-2 و مقياس استيگماي ادراك شده مورد ارزيابي قرار گرفتند. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار ليزرل (نسخه 8/5) انجام شد. جهت تعيين چگونگي ارتباط سازه ها، از همبستگي اسپيرمن و جهت تعيين سهم هر يك از مؤلفه ها، از روش تحليل مسير استفاده شد. يافته‌ها: استيگما يا برچسب اجتماعي كه زنان نابارور دريافت مي كنند، در صورتي كه با راهبرد مقابله‌اي هيجان مدار همراه شود و همچنين در شرايط كاهش حمايت خانواده، باعث ايجاد افسردگي در زنان نابارور مي شود؛ به عبارت ديگر، راهبرد مقابله هيجان مدار و حمايت خانواده، نقش ميانجي در رابطه استيگما و افسردگي بر عهده داشتند. نتيجه‌گيري: تمركز بر نوع راهبرد مقابله اي و همچنين تأكيد بر حمايت خانواده براي زنان نابارور، مي تواند تأثير مهمي در كاهش ميزان افسردگي آنان و نيز كاهش آسيب پذيري اين قشر از جامعه نسبت به برچسب اجتماعي مربوط به ناباروري داشته باشد.

Introduction: Psychologists who are dealing with infertile couples try to plan intervention strategies to decrease the stress and increase their compatibility for better results and providing mental health care. To achieve this goal, the effective factors on their stress and mental health should be determine and planning to reduce their vulnerability should be done. The purpose of this study was to evaluate effective factors on depression in infertile women and causal relationships between stigma, coping strategies, social support and depression in infertile women population. Methods: This cross sectional study was conducted on 400 infertile women who were referred to Sarem infertility hospital, Tehran, Iran from October to December 2010. Sampling was accessible. Participants were assessed using social support questionnaire of Vax et al, coping inventory for stressful situations by Endler and Parker, Beck depression inventory-II and perceived stigma inventory. Data were analyzed by LISREL software version 8.5. Spearman correlation test was used to determine the relationship between the structures and path analysis for the contribution of each component. Results: The perceived social stigma in infertile women lead them to depression if it were associated with emotion-focused coping strategies and the loss of family support. In other words, emotion-focused coping strategies and family support affect as mediator in the relationship between stigma and depression in infertile women. Conclusion: Focusing on the coping strategies and family support in infertile women might play an important role(s) in decreasing their depression and vulnerability to stigmatization.