تمايزهاي گفتماني راست افراطي در جغرافياي غرب با تاكيد بر جايگاه مسلمانان

Extreme Right Discourse Distinctions in Western Geography with Emphasis on the position of Muslims

چرايي و چگونگي تشديد فعاليت گروه­هاي راست افراطي در غرب طي سال­هاي اخير به يكي از موضوعات اساسي مطالعات امنيتي تبديل شده است. به رغم تفاوت­هاي موجود در فعاليت اين گروه­ها در دو جغرافياي اروپاي غربي و آمريكاي شمالي به عنوان كانون­هاي اصلي تمدن غرب شواهد موجود حكايت از آن دارد كه تقابل بيشينه با اسلام و مسلمانان به طور خاص در دستور كار هر دو جريان قرار گرفته است. اقدامات خشونت‌آميزي چون آتش زدن اماكن و پناهگاه­هاي بسياري از مهاجرين ازجمله مسلمانان و نيزشعارنويسي و هتك حرمت به اماكن مذهبي آنها تنها دو نمونه از قرينه­هاي موجود براي اين ادعا است. با توجه به افزايش نقش­آفريني سمپات­هاي اين جريان افراطي در تحولات سياسي كه اوج آن را بايد در انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئيس جمهور ايالات متحده به نظاره نشست بررسي ابعاد و سويه­هاي پيدا و پنهان اين جريان فكري-سياسي كه با عناويني چون فاشيسم جديد نيز از آن ياد مي­شود اهميت دوچنداني يافته است. بنا بر اين در اين مقاله تلاش خواهد شد تا با مراجعه به جديدترين آثار و اطلاعات موجود درباره فعاليت اين گروه­هاي تاثيرگذار و بهره­مندي از روش مقايسه­اي به تمايزهاي دو جريان اصلي آن در دو جغرافياي آمريكاي شمالي و اروپاي غربي پرداخته شود. يافته­هاي اصلي اين مقاله حكايت از آن دارد كه با توجه به سنت‌هاي تاريخي و جامعه­شناختي مختلف اشكال كاملاً متفاوتي از احياي راست افراطي را در دو جغرافياي مذكور شاهد هستيم. درحالي­كه در ايالات متحده آمريكا غالباً اين جريان­ها رگه­هاي مذهبي داشته و اساساً مطالعه آنها بدون در نظر گرفتن متغير مذهب غيرممكن است در اروپاي غربي مخالفت شديد با چندفرهنگي و تاكيد كمتر بر عنصر نژاد و تفاوت‌هاي بيولوژيك محور اصلي فعاليت اين گروه­ها را تشكيل داده است.

Why and how intensification of the activities of extreme right-wing groups in the West has become a major issue in security studies in recent years. Despite the differences in the activities of these groups in the two geographies of Western Europe and North America as the main focal points of Western civilization, as the available evidence, suggests that the greatest opposition to Islam and Muslims is, in particular, in the agenda of both streams. Violent acts such as the burning of places and shelters of many refugees, including Muslims, as well as the scourge of honoring their religious sites are just two examples of the evident cases for this claim. Given the increasing role played by the sympathies of this extreme trend in the political transformations, which should be highlighted in the election of Donald Tramp as US President, is the study of the dimensions and strains found and hidden in this intellectual-political process, which has had great importance with other topics as new fascism. Therefore, in this article, by referring to the latest works and information and using the comparison method to distinguish the two main trends in the two geographies of North America and Western Europe, we attempted to deal with the activities of these groups. The main findings of this article suggest that, given the various historical and sociological traditions, there are quite different forms of radical rightwing revival in the two geographies. While in the United States, these streams have often religious tracks and it is essentially impossible to study them without regarding for religious variable, in Western Europe, the strong opposition to multiculturalism and the less emphasis on race and biological differences are the main focus of this group's activity.