عنوان مقاله :
تحولات رويه دادگاه اروپايي حقوق بشر در مواجهه با چالشهاي حق حيات: مطالعه موردي آراي بنيادين سقط جنين و مرگ خودخواسته
پديد آورندگان :
عباسي، محمود دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي , قاسمي، آرين مركز تحقيقات اخلاق زيستي و حقوق سلامت , رضايي، راحله مركز تحقيقات اخلاق زيستي و حقوق سلامت
كليدواژه :
تحولات رويه قضايي , دادگاه اروپايي حقوق بشر , آراي بنيادين , حق حيات , سقط جنين , مرگ خودخواسته
چكيده فارسي :
حق حيات از حقهاي بنيادين آدميان است كه در تمامي متون ديني و بسياري اسناد بينالمللي از جمله كنوانسيون اروپايي حقوق بشر مورد شناسايي و تضمين قرار گرفته است. با اين وجود، در عين سهولت معنا، دشواري مفهومي آن، در بزنگاههاي گوناگوني حقوقدانان را به چالش كشيده است. از جمله، موارد همچون مجازات مرگ، خودكشي، قتل از روي ترحم و سقط جنين را بايد مهمترين چالشهاي حقوقي حق حيات دانست كه در عمل محل مناقشات جدي به ويژه در محاكم واقع شدهاند. به عنوان ركن قضايي تضمينگر كنوانسيون اروپايي حقوق بشر، كميسيون حقوق بشر و جايگزين آن، يعني دادگاه اروپايي حقوق بشر نيز از اين موجهه با اين چالشها مستثني نبودهاند. از جمله اين چالشها، با عنايت به موضوع مانحن فيه، ميتوان به ترديد دو مرجع اخير پيرامون از چه وقتي و تا چه زماني گستره شمولي حق بر حيات يا به ديگر سخن، چالش آغاز و انجام حيات ياد كرد. چالش آغاز، به ترديد در زمان حمايت از حق حيات يا به تعبيري دقيقتر آغازگاه آن بازميگردد و محل نزاع در حمايتپذيري يا عدم آن پيرامون حيات حمل در مسأله سقط جنين است. چالش انجام حيات، به ترديد امكانسنجي حمايت از مرگهاي خودخواسته مرتبط است. مداقه در رويه، نشان از ترديد و تحير ركن قضايي در اين رابطه دارد. تنوع نظرات و تعدد استنادات منجر به صدور آراي گوناگوني گرديده است كه برخي از آنها نقشي مبنايي يافته است. مقاله حاضر به واكاوي تحولات رويه برآمده از اينگونه آرا كه واجد وصف بنيادين و رويهساز در خصوص سقط جنين و مرگ خودخواسته هستند، ميپردازد.