عنوان مقاله :
وطن به مثابه فضايي ترامكاني در گفتمان دياسپورايي مهجا كهف
پديد آورندگان :
درزي نژاد،انسيه دانشگاه ازاد اسلامي واحد تهران , برادران جميلي،ليلا دانشگاه ازاد اسلامي واحدبروجرد
كليدواژه :
دختري با روسري نارنجي , ترامكانيت , ميل به وطن/تمايل به توطن , دياسپورا , وطن
چكيده فارسي :
مفهوم وطن در مطالعات مربوط به مهاجرت نقش محوري دارد. مهجا كهف (- 1967) نويسنده مسلمان سوري ساكن ايالات متحده در رمان دياسپورايي خود، دختري با روسري نارنجي (2006)، ثبات مفهوم وطن را به چالش مي كشد. تلاش قهرمان او، خدرا، براي يافتن وطن در محدوده هاي جغرافيايي معين، از جمله آمريكا، سوريه، عربستان سعودي، و كويت با ناكامي مواجه مي شود. او در مي يابد كه به عنوان يك فاعل دياسپورايي او بايد به جاي اقناع ميل به وطن ثابت جغرافيايي در پي تطميع تمايل به توطن و ريشه دواندن باشد. شركت در اجتماع فراملي مسلمانان در آيين هاي ديني مثل سفر حج و نماز جماعت اين امكان را به خدرا مي دهد كه فضايي ترامكاني، با محوريت دين و تعدد و تكثر فراملي امت مسلمان، براي خود ايجاد كند. مطالعه پيش رو ترامكانيت را راهكاري براي برون رفت از چالش وطن در دياسپورا معرفي مي كند. جيمز كليفورد، آوتار براه، تيم اوكس و لوييزا شاين، و كاترين بريكل و آيونا داتا از جمله نظريه پردازان عمده اين تحقيق مي باشند.
عنوان نشريه :
نقد زبان و ادبيات خارجي
عنوان نشريه :
نقد زبان و ادبيات خارجي