سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در قبال تحولات خاورميانه (بيداري اسلامي) با تأكيد بر بحران سوريه

Foreign Policy of the Islamic Republic of Iran on the Middle East Developments (Islamic Awakening) with an Emphasis on the Syrian Crisis

تحولات خاورميانه عربي كه از سال 2011 آغاز شد،نقطه عطفي در تاريخ سياسي اين منطقه راهبردي از جهان به شمار مي‌آيد.اگرچه جمهوري اسلامي ايران همواره براي نفوذ در خاورميانه تلاش كرده و سياست صدور انقلاب را براي برپايي سازه‌هاي هويتي خويش در اين منطقه در پيش گرفته است،اما تحولات انقلابي خاورميانه پس از 2011، زمينه‌هاي نفوذ بيشتري براي ايران در بحرين،يمن،عراق و نيز سوريه فراهم آورده كه از آن با عنوان سياست منطقه‌اي«هلال خصيب»ياد مي‌شود.براين اساس،پرسش اصلي مقاله آن است كه «سياست خارجي جمهوري اسلامي در قبال تحولات بيداري اسلامي به ويژه در مورد بحران سوريه چه بوده است كه زمينه‌ساز افزايش نفوذ ايران در منطقه شده است؟»هدف اصلي مقاله نيز،كه با روش توصيفي- تحليلي و بر پايه نظريه سازه‌انگاري انجام شده،آن است كه نفوذ جمهوري اسلامي ايران را در منطقه بر اساس مؤلفه‌هاي سياست خارجي آن بررسي نمايد تا چگونگي وفاداري آن به اصول سياست خارجي جمهوري اسلامي و آرمان‌‌هاي ارزش‌مدارانه اسلامي آن،كه هويت اين سياست خارجي را مي‌سازد،روشن گردد.نتيجه نشان مي‌دهد كه ايران خواهان گسترش ارزش‌هاي هويتي خود در منطقه است،اما سعي دارد تا با نفوذ بيشتر در منطقه با بهره‌گيري از سياست اتحاد با روسيه،نخست امنيت ملي خويش و پس از آن،منافع ملي خود را تأمين نمايد.

The Arab Middle East developments that began in 2011 are a milestone in the political history of this strategic area of the world. Although the Islamic Republic of Iran has always striven to influence the Middle East but the post-2011 revolutionary developments in the Middle East have provided more influence to Iran in Bahrain, Yemen, Iraq, and Syria. The main question is that "The foreign policy of the Islamic Republic in relation to the developments in Islamic awakening, especially in the context of the Syrian crisis What has been the reason for increasing Iran's influence in the region? "The main purpose, which is carried out through a descriptive-analytical method based on constructive theory, is to influence the Islamic Republic of Iran in the region based on its foreign policy components To clarify how its loyalty to the principles of foreign policy of the Islamic Republic and its valorous Islamic ideals, which makes it the identity of this foreign policy, is clear. The result is that Iran wants to expand its identity values in the region, but it is trying to get more influential in the region, using the policy of unity with Russia, first of all its national security.